loading...

پیام شیعه | Shia

متفاوت ترین سایت مذهبی


sticker حدیث سِلسِلَةُ الذَّهَب از احادیثِ قُدسی است که شیعه و سنی آن را از قول امام رضا (ع) روایت نموده اند و چون تمام سلسله راویان این حدیثِ قدسی ، امامِ معصوم (ع) می باشند لذا آن را «سِلسِلَةُ الذَّهب» به معنای «زنجیره ی زَرّین» توصیف کرده‌اند.

stickerحدیث مزبور که به ( حِصن ) نیز شهرت دارد با دو تقریر ذیل روایت شده :


sticker- امام رضا (ع) هنگام عبور از نیشابور فرمودند :


کلمة لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ عَذَابِي ، قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ اَلرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا .

یعنی : کلمه لا اله الا اللّه قلعه ی من است و هرکس وارد آن دژ و قلعه مستحکم شود از عذابم در امان است .


راوی ( إسحاق بن راهوَیه ) می گوید : چون شتر به راه افتاد ، آن حضرت با صدای بلند به ما فرمود :

 اما این امر ، شرط هایی دارد و من از شرط های آن هستم .


👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) ، ( اینجا ) ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

تبصره :

الف ) اغلب محدثان اهل سنت ، حدیث سلسله الذهب را بدون بخش پایانی آن یعنی عبارت « اَلا بشروطها و أنا مِنْ شروطها» نقل کرده اند ⁉️

لیکن برخی از محدثان و علمای مُنصفِ از برادران اهل سنت مانند :  (  قاضى بهجت اَفندى شافعى ،خواجه پارساى بخارى حنفى و قندوزی حنفی ) حدیث فوق الذکر را با جمله ی پایانی آن نقل نموده اند .

ب ) جالب است بدانید که اغلب علمای اهل سنت از قول احمد بن حنبل در ذیل حدیث مزبور آورده اند که : لو قرى‌ء هذا الاسناد على مجنون لبرء من جنونه‌ ( اگر این اسناد بر دیوانه ‏اى خوانده شود ، هر آینه عاقل مى ‏شود )


👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) ، ( اینجا ) ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

sticker - تقریر دوم از حدیث سلسلة الذّهب :

 يَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَلاَيَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي

یعنی : خداوند متعال می فرماید : ولایت علی ابن ابی طالب (ع) قلعه و دژ مستحکم من است ، بدرستیکه هر کس وارد آن شود قطعاً از عذاب من در امان خواهد بود .


👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


تبصره :

حدیث فوق را نیز برخی از علمای اهل سنت مانند حاکم حسکانی حنفی نیشابوری در شواهد التنزیل ( ج 1 ص 170) نقل کرده است .


👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجاکلیک کنید . 👉


حصن : در لغت به معنای دِژ ، قلعه و جای محکم است؛ یعنی جایی که در اثرِ ارتفاع و مستحکم بودنش ، نمی‌توان به آن دست یافت.

کلمه : در قرآن به معانی مختلفی بکار رفته که یکی از موارد استعمال آن ، ( انسانِ برگزیده ) است .


بعنوان نمونه :


الف : در آیه ی ذیل به حضرت مسیح ، کلمةُ الله ، اطلاق شده :

إنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ(171 النساء)


ب : در مواردی هم ، از ائمه ی اطهار (ع ) ، به کلمات ، کَلِمَةً التقوی ، كَلِمَةً بَاقِيَةً ، كَلِمَةُ اللَّه ، كَلِمَةً طَيِّبَةً  و... یاد شده که به آیات مربوطه ذیلاً اشاره می گردد :


(1)- وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (٤٠ التوبة)


 در آیه ی فوق ، نمی گوید ( الله هِيَ الْعُلْيَا )  بلکه می فرماید : ( كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا ) کلمه ی خدا ، یعنی انسان برگزیده ( که حضرت رسول(  ص ) و حضرات معصومین علیهم السلام از کامل ترین مصادیق آن هستند ) ، والا و برتر می باشند ، و این عزت را برای این انسان های وارسته به سه نام از اسماء حُسنای خود تعلیل فرموده : ( وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ) .


(2)- وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (٢٨زخرف)

در این آیه نیز طبق روایات وارده ، منظور از كَلِمَةً بَاقِيَةً ، امیر المومنین (ع) ، زهرا (س ) و امامان معصوم ( ع ) می باشند  .


👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) ، ( اینجا ) ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


sticker کلمةً باقیةً ، با ابجد کبیر می شود ( 213) که برابر است با عدد ابجدی ( زهرا ) سلام الله علیها ، بنابر این امامان معصوم (ع) که کلمه ی باقیه ای پس از ابراهیم هستند همگی از نسلِ زهرای مرضیه (س) می باشند .


(3)- فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا (26 فتح)

کلمه ی تقوائیکه خداوند ، مومنین را به التزام و پیروی از آن امر نموده ، امیرالمومنین (ع ) و ولایت خاصه ایشان می باشد . کما اینکه در يکي از خطبه هاي پيامبر مي خوانيم نَحنُ کلِمَةُ التَّقوي و سَبيلَ الهُدي  .


👈برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجامی باشد . 👉


(4)- فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (٣٧ بقره)


در آیه ی فوق نیز منظور از ( کلمات ) که آدم (ع) بوسیله ی آن توبه کرد ، پنج تن آل عبا (ع) می باشند ، که البته این فقط اعتقاد شیعه این نیست بلکه علمای بزرگ اهل سنت نیز به آن اذعان نموده اند ، بعنوان نمونه :

sticker جلال الدّین سیوطی در تفسیر «الدّر المنثور – التفسیر بالمأثور، ج 1 ص147» در این باره آورده است که :

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

حضرت آدم خدا را بحقِّ محمد ، و علی ، و فاطمه ، و حسن ، و حسین خواند تا توبه او را بپذیر ، خداوند نیز ( به حرمت پنج تن آل عبا )  توبه حضرت آدم علیه السلام را پذیرفت.


👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

sticker کلمه  : بر اساسِ ابجدِ کبیر ، برابر است با عدد( 95 ) که اگر عدد 5 را با 9 جمع کنیم می شود (14 ) یعنی برابر با 14 معصوم (ع) .


(5)- أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ (٢٤ ابراهيم)
 

منظور از کلمه طیبه ، انبیاء ، بالاخص پیامبر (ص) ، امامان معصوم (ع)  می باشند و شیعیانِ امیرالمومنین (ع) نیز به نسبت به این شجره ی طیّبه ی ولایت به ( تنه ، ساقه ، برگ و میوه ی) آن تشبیه گردیده اند.

sticker دیگران عمدتاً حدیث را اینگونه معنا کرده اند که :

 توحید که ( لا اله الا الله ) کنایه از آن است ، قلعه ی مُحکمِ خداست و شرطِ ورود و تَشَرُّف به این دژ و قلعه ی توحید نیز امامت و ولایت می باشد .

stickerعلیرغم اینکه تفسیر فوق صحیح است ، لیکن معنی دقیقتری نیز برای آن می توان در نظر گرفت و آن این است که :

منظور از لا اله الا الله ( توحید است ) ، ولی مقصود از ( کلمه ی لا اله الا الله ) که در حدیث سلسله الذهب بدان تصریح شده ، انسانِ توحیدی و مُوَحِّد ( یعنی امامِ معصوم ) می باشد که خودش ( قلعه ی توحید ) و ( حِصنِ حَصین ) و شرطِ تحققِ آن است ، نه شرط ورود به آن .

بنابر این منظور از ( کلمة لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ ) ، انسان توحیدی ( امام معصوم ) خاصه امیرالمومنین (ع) می باشد که ولایت او حصنِ حصین و موجبِ امان از عذاب الهی است . کما اینکه در تقریر دوم از حدیث حصن فرموده : ( وَلاَيَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي ) و به این ترتیب می توان بین دو حدیث ( حصن ) با محوریتِ ولایتِ اهل بیت (ع) ، جمع سالم برقرار نمود . فلذا توحیدی که در اینجا مطرح است توحید ولایت است .


stickerدر تفسیر قمی ج 2 ص 154 امام رضا (ع) از قولِ امام باقر در تفسیر آیه  «فِطْرَتَ اَللّٰهِ اَلَّتِي فَطَرَ اَلنّٰاسَ عَلَيْهٰا» فرمودند :

فِي قَوْلِهِ «فِطْرَتَ اَللّٰهِ اَلَّتِي فَطَرَ اَلنّٰاسَ عَلَيْهٰا» قَالَ :

هُوَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَلِيُّ اَللَّهِ إِلَى هَاهُنَا اَلتَّوْحِيدُ .

یعنی : توحیدی که فطرت بر آن سرشته شده عبارت است از اعتقاد به سه اصل ( لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ ) ، ( مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ ) ، ( عَلِيٌّ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَلِيُّ اَللَّهِ ) و  توحید تا اینجا است ( یعنی نبوت و ولایت نیز جزو توحید است ) .


👈 برای مشاهده سند ( اینجا  ) کلیک کنید . 👉

تبصره :

مردم معمولاً بین توحید ، نبوت و امامت ، سه مرز قائل می شوند ، لیکن در حدیث فوق امام باقر (ع) بعد از ذکرِ ( توحید ، نبوت و امامت ) می فرمایند :

 👈 ( إِلَى هَاهُنَا اَلتَّوْحِيدُ ) یعنی نبوت و امامت و ولایت امام معصوم (ع) نیز جزو توحید است که می توان از آن به توحید در ولایت ، نام برد .

sticker طبق آنچه توضیح داده شد ، بین دو حدیثِ سِلسِلَةُ الذَّهَب که اولی ، کلمه ی لا اله الا الله را قلعه ی محکم و حدیثِ دوم  ،که ولایتِ علی (ع) را بعنوان قلعه ی مُستحکمِ خدا معرفی می کرد ، بنحو شایسته ای جمع نمودیم ، بدین نحو که ولایتِ علی ، همانا قلعه ی مستحکمِ توحید و نیز موجبِ امانِ از عذابِ خدا می باشد .


     سوگند که درگاهِ علی ، حِصنِ حَصین است
     تا بوده همین بوده و تا هست همین است


stickerنکته پایانی اینکه ، امامت و ولایت نه تنها شرطِ تحققِ قَلعه ی توحید بلکه شرطِ ظهورِ فیضِ هستی و تجلی اسماء و صفات خدا و تبلور آن در عوالمِ هستی است . بعبارت دیگر ظهورِ هستی و همچنین اظهارِ کمالاتِ آن ، مشروط به وجودِ امام است :

     (( بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری‌ وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأرضُ و السَّماء ))


    یا صاحب الزمان (عج) :


     چون چشمِ تو دل می‌بَرَد از گوشه نشینان
     دنبالِ تو بودن گُنَه از جانبِ ما نیست

     روی تو مگر آینه ی لطفِ الهیست
     حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست

     باز آی که بی روی تو ای شمعِ دل افروز
     در بزمِ حریفان اثرِ نور و صَفا  نیست

stickerبرگرفته از دروس شرح حدیث سلسله الذهب سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

حدیث جعلی گنج پنهان در پارادایم تصوف

سید رضا نوعی چهارشنبه 15 آبان 1398 تعداد بازدید : 2711 نظرات ( 0 )

stickerحدیثِ جعلی گنجِ پنهان در مثنوی مولاناsticker
stickerجهان بینی مولانا در مثنوی و پارادایم فکری او بر اساس حدیثِ گنج پنهان ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ) قرار دارد که البته این موضوع ، فصلِ مشترک عرفا در تصوف محسوب می گردد . مولوی درباره ی چرائی آفرینش با محوریتِ همین حدیث ، اینگونه سروده :

      گنجِ مخفى بُد ز پُرّى جوش كرد
      خاك را سلطانِ اطلس‏ پوش كرد

stickerبدیع الزمان فروزانفر درباره حدیث فوق در کتاب ( شرح احادیثِ مثنوی ) می گوید :

این حدیث ، سخن پیامبر (ص) نبوده و فاقد هرگونه سند است و علمای اهل سنت مانند : ابن تیمیه ، زرکشی و ابن حجر به این موضوع تصریح نموده اند .

👈برای مشاهده ی ( سند 1  ) (  سند 2  ) و  ( سند 3  ) کلیک کنید . 👉


stickerابتدا به نظراتِ علمای شیعه درباره ی حدیث مزبور از لحاظ سند و متن اشاره نموده و در ادامه آرای علمای اهل سنت را متذکر خواهیم شد :

( 1 ) - علامه نمازی شاهرودی در مستدرک سفینة البحار فرموده : و الحدیث المعروف ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) من الموضوعات . یعنی حدیث مزبور از احادیث جعلی و ساختگی است .

( 2 ) - علامه شهاب الدین نجفی مرعشی نیز در تعلیقه ی احقاق الحق ، حدیث مزبور را جعلی دانسته و از کسانی که علیرغم مجعول بودنش ، اقدام به شرح آن نموده اند ابراز تعجب کرده .

( 3 ) - دکتر شهیدی در شرح مثنوی می گوید : این حدیث را در مجموعه احادیثِ قُدسی نیافتم و بعید نیست که سخن مشایخ صوفیه باشد (( که به نامِ حدیث به پیامبر (ص) نسبت یافته ))

( 4 ) - علامه جعفری نیز در شرح مثنوی ، حدیثِ جعلی مزبور را نه تنها از نظر سند ، بلکه از لحاظ محتوی مورد نقد قرار داده و می گوید : کلمه ی ( مَخفی ) در هیچکدام از منابع لغت عرب نیامده ، زیرا ماده ی ( خَفی ) ، لازم است و مفعول از آن ساخته نمی شود و از لحاظ معنا نیز قبل از خلقت ، کسی نبوده که خدا از آنها پنهان بوده باشد
sticker

( 5 ) - علامه شعرانی نیز در تعلیقه ی خود بر شرح اصول کافی ( ملاصالح مازندارنی ) می فرماید : لازمه ی این حدیث ، استکمال بالغیر است که خدا از آن منزّه است .

👈 برای مشاهده یسند 1  ) (  سند 2  ) ( سند 3   ) (  سند  4/1 ) ( سند  4/2  ) و ( سند 5  ) کلیک کنید . 👉


stickerعلمای اهل سنت نیز بالاجماع ، حدیث مزبور را جعلی و ساختگی می دانند که ذیلاً به آرای برخی از آنها اشاره می نمائیم  :

( 1 ) - آلبانی که از بزرگترین محدثان اهل سنت است می گوید : اجماع و اتفاق نظر علمای اهل سنت این است که این حدیث نه تنها اصلی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .

( 2 ) - جلال الدین سیوطی در ( تدریب الراوی ) و نیز کتاب ( الدُّرر المنتثره ) می گوید : باطلٌ لا اصل لها و لیس من کلام النبی (ص) یعنی : این حدیث بی اصل و باطل بوده و سخن پیامبر (ص) نیست .

( 3 ) حارث مُحاسبی علیرغم اینکه خودش ، عارف مسلک است در کتاب ( فهم القرآن ) می گوید : عبارتِ ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) از سخنان بی ارزش و جعلیاتی است که به پیامبر (ص) نسبت داده اند .

( 4 ) - محی الدین عربی که مؤسس عرفان نظری است با اعتراف خود ، پرده از واقعیت برداشته و در فتوحات مکیه ، گفته :

 ( ورد في الحديث الصحيح كشفاً، الغير الثابت نقلاً عن رسول الله عن ربه - جل و عزه - انه قال ما هذا معناه: كنت كنزاً مخفیاً لم اعرف ...)


sticker یعنی : این حدیث هیچگونه سندی ندارد و از طریقِ نَقل نرسیده ، بلکه این حدیث ، از راه مکاشفه به عرفا رسیده استsticker sticker

👈برای مشاهده ی ( سند 1 )  ( سند 2 ) ( سند 3 ) ( سند 4 ) کلیک کنید . 👉

stickerسایر علمای اهل سنت از جمله : زَرکَشی در ( اللّآلی المنثوره ) ، ابن تیمیه در ( احادیث القُصّاص ) ، علامه برهان الدین البقاعی در ( مصرع التصوف ) و عبدالسّلام عَلوُش در ( الجامع فی الاحادیث القُدسیه ) نیز حدیثِ گنج پنهان ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) را فاقد هرگونه سند صحیح یا ضعیف و از احادیث جعلی و ساختگی می دانند .

👈برای مشاهده یسند 1 ) (  سند 2 ) ( سند 3 ) ( سند 4  ) کلیک کنید . 👉


stickerعده ای از مریدان و ارادتمندانِ مولوی ، با اذعان به غیر قابل دفاع بودنِ اشکالاتِ ( سند و متنِ ) حدیثِ جعلی مزبور ، بطور مذبوحانه و از بابِ توجیه معنای صحیح برای آن ، به آیه ی (56 ذاریات) (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ) استناد نموده اند .

👈اما در قبالِ این پرسش که به جای آن عبارتِ ساختگی و مجعول ، چرا در ابتدا همین آیه ی شریفه را مبنای پارادایمِ خود قرار نداده اید
sticker به سکوتی مرگ بار فرو می روند . sticker

🔘چگونه می توان مثنوی مولانا را که کُلِکسیونی از احادیثِ جعلی است ، به عنوانِ ( اُصولُ اصولِ اصولِ الدّین ) تلقّی نموده و پارادایم فکری او را نیز که سنگِ زیربنایش ( حدیثِ جعلی گنجِ پنهان ) است ، بسطِ شریعتِ محمدی (ص) دانست sticker

🔘 وقتی مبانی بنیادی و ریربنای عرفان متکی و مبتنی بر احادیث جعلی است ، سخن گفتن از سایر مباحث فرعی عرفان ، مصداقی عینی ابیات ذیل خواهد بود :

    خانه از پای بست ویران است

    خواجه در فکر نقش ایوان است

stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

stickerمولوی در مثنوی می گوید ، رسول اکرم (ص) چند مرتبه قصد داشت با پائین انداختنِ خود از کوه ، خودکشی کند اما هر بار جبرئیل مانع می شدsticker sticker

    مصطفی را هجر چون بفراختی
    خویش را از کوه می‌انداختی

    تا بگفتی جبرئیلش هین مَکُن
    که ترا بس دولتست از اَمرِ کُن


stickerبدیع الزمان فروزانفر در کتاب شرح احادیث مثنوی ، آدرس حدیثی را که مولانا در ابیات فوق به آن استناد نموده را از کتاب دلائل النبوه آورده که طبق آن ، پیامبر (ص) در اوائل بعثت ، چون مدتی از نزول وحی خبری نشد ، دچار اندوه شد و چندین مرتبه قصد داشت خودش را از کوه پائین افکنده و خودکشی کند ولی هر بار جبرئیل ، سَرِ بِزنگاه می رسید و مانع می شد .

👈برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘مولانا در اشعار فوق به قسمت آخر از حدیثی طولانی استناد کرده که بصورت واحد در منابع اهل سنت آمده و در صحیح بخاری نیز نقل شده است .

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerاکنون به نظرات برخی از علماء و محدثان بزرگ اهل سنت ، در خصوص سند و محتوای حدیث مذکور می پردازیم :

🔘ابن حجر عسقلانی در شرحِ خود بر صحیح بخاری بنام ( فتح الباری ) ، می نویسد :
 
قسمت پایانی حدیثِ مذکور که به خودکشی پیامبر (ص) اشاره دارد ، جعلی و ساختگی است و آنرا یکی از راویان که از جاعلان حدیث می باشد به اصل روایت افزوده است .

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘محمد ناصر الدین آلبانی که از بزرگترین محدثان اهل سنت و حتی مورد قبول وهابیون نیز می باشد در کتاب ( سلسه الاحادیث الضعیفه و الموضوعه ) در مورد سند حدیث مزبور می گوید :

این حدیث ، باطل و اسناد آن نیز جعلی است و راویان آن مانند : ( واقدی ، ابراهیم بن محمد و معمر ) از جاعلان حدیث و اهل تدلیس و کذب می باشند .

stickerآلبانی در کتاب دیگرش بنام ( فقه السیرة ) می گوید :

حدیث مذکور هم از نظر سند باطل و جعلی است و هم از لحاظ معنا با مقام شامخِ پیامبر (ص) و عصمتِ ایشان سازگار نیست که بخواهد خودکشی کند ؛ کما اینکه آن حضرت فرموده : هر کس با انداختن خود از کوه ، خودکشی کند ، به جهنم می افتد و دچار عذاب و خذلان ابدی می گردد .
sticker

👈 برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘شربینی که از محقّقان اهل سنت و دشمنان سرسخت شیعه است در کتاب ( رَدِّ شبهات حول عصمة النبی ص ) می گوید :

قسمتِ الحاقی حدیث که خودکشی پیامبر (ص) را بیان کرده ، از لحاظ سند و متن ، صحیح نیست و با عصمت انبیاء نیز در تضاد است .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘امام ابی محمد بن عاشور در تعلیقه ی خود بر حدیثِ مزبور در کتاب تفسیر ( الکشف و البیان )، از نسبت های ناروایی که در حدیث مزبور ( مانند شک در نبوت و اقدام به خودکشی ) ، ابراز شگفتی و تأسف نموده و از این اباطیل و گمراهی به خداوند پناه برده است .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerحدیث مزبور به دلیلِ مغایرت با مبانی تشیّع ، در منابعِ شیعه نیامده و علامه طباطبایی (ره) نیز در تفسیر المیزان ( ج 20 ) می فرماید :

به این حدیث ، اشکال هائی وارد است ، چگونه ممکن است پایه ی نبوت آنقدر سست باشد که نیاز به شهادتِ یک مسیحی بنام ( ورقه ) باشد و اقدام به خودکشی پیامبر (ص) و تردید در نبوتش نیز با عصمت و مقام رفیع ایشان در تضاد است  .
 
👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerمولوی حدیثِ مزبور را علیرغم اینکه جعلی و مغایر با مبانی اهل سنت و شیعه بوده و موجبِ وهنِ مقامِ شامخِ پیامبر (ص) و خدشه به عصمت ایشان است را با دیده ی قبول نگریسته و با آب و تاب و عبارت پردازی شاعرانه به آن پرداخته است ، در صورتیکه درباره ی شمس تبریزی آن چنان اغراق می کند که مقام او را از انبیاء نیز بالاتر دانسته و گفته : ( اولیا و انبیا حیران شده در حضرتش ) و نیز می گوید با بردنِ نام شمس تبریزی می بایست سجده کردsticker sticker

 👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerآیا کتاب مثنوی را که مشتمل بر احادیثِ جعلی و مُهمَلاتِ فوق است را می توان ( اُصولُ اصولِ اصولِ الدّین ) دانستstickersticker

stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

مثنوی مولوی یا کلکسیون احادیث جعلی

سید رضا نوعی پنجشنبه 18 مهر 1398 تعداد بازدید : 2379 نظرات ( 0 )

sticker مثنوی مولوی یا کُلِکسیونِ احادیث جعلیsticker

stickerمولوی در ابیاتِ ذیل به حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، استناد نموده :

       مصطفی آمد که سازد همدمی

       کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا ، کَلِّمی

          ***********

      آنک عالم مَستِ گفتش آمدی

      کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا  می‌زدی

👈برای مشاهده ی تمام اشعار ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerبدیع الزمان فروزانفر در کتابِ ( شرح احادیث مثنوی ، ص 92 ، ردیف 155) تصریح نموده که حدیثِ مورد استنادِ مولانا در ابیاتِ فوق ، نه تنها هیچ سندی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است . sticker

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه سید مرتضی عسگری نیز در کتاب ( احادیثِ اُمّ المؤمنین عایشه ، ج 2 ص 25-26) می فرماید : حدیثِ مزبور که بصورتِ (  کَلِّمِينِي يَا عایشه ) نیز آمده ، هیچ اصل و سندی ندارد و بی تردید از احادیثِ مجعول و کذب می باشد .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا )  کلیک کنید . 👉

🔘محقّق و محدّثِ معاصر ، علی اکبر غفاری در تعلیقه ی کتابِ اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء ، نوشته :

 حدیثِ ( کَلِّمِينِی یَا عایشه ) بیشتر بصورتِ ( کَلِّمِينِی يَا حُمَيْرَاء ) نقل شده که نه تنها مأخذی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .

👈 برای مشاهده سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه مولی علی قاری ( در کتاب المصنوع ) ، ابن قیّم جوزی ( در کتاب المنار المنیف ) و علامه محمد القاوقجی طرابلسی ( در کتاب اللؤلؤ المرصوع ) به جعلی بودنِ حدیثِ مذکور تصریح نموده اند .

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه محمد طاهر الفتنی در ( تذکرة الموضوعات ) ، زین الدین عراقی در ( تخریج احیاء العلوم ) ، علامه محمد زبیدی در ( اتحاف الساده ) و علامه ملا علی القاری نیز در ( الاسرار المرفوعه ) تصریح نموده اند که خبر مزبور هیچگونه اصل و مبنائی ندارد .

👈برای مشاهده یسند 1 ) ، (  سند 2  ) ، ( سند 3  ) و ( سند  4 ) کلیک کنید . 👉


stickerاگر چه با اثباتِ جعلی و ساختگی بودنِ حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، نیاز به نقد و بررسی متنِ آن نیست ، لیکن برای تَنویرِ اذهان ، به توضیح و نقدِ اجمالی آن می پردازیم :

stickerمتأسفانه حدیثِ مذکور ، متأثّر از امثالِ مولوی و غزالی ، به کتاب های شیعه مانند : ( محجة البیضاء فیض کاشانی ، جامع السعاده و معراج السعاده نراقی ) و عرفای معاصر مانند : ( اسرار الصلاة میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ) و حتی آثار شهید مطهری نیز ، تسرّی یافته است

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉

🔘منظور از ( حمیرا ) ، عایشه است و ماحَصَلِ حدیثِ مزبور از نگاهِ مولوی این چنین است که :

گاهی قلبِ مبارکِ پیامبر (ص) از مکاشفاتِ عالم بالا ، آن چنان شعله ور می شد که نزدیک بود این آتش به بدنش نیز سرایت کند ، لذا دست به رانِ عایشه می زد و می فرمود : «کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء » ای عایشه ،  با من سخن بگو  و مرا مشغول کن تا شدّتِ این حالات ، مُنجر به مُفارقتِ روحِ من از این دنیا نشود .

🔘حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) و نیز تحلیلِ امثالِ مولوی از آن ، مغایر با مقامِ شامخِ پیامبر (ص) می باشد .

👈 اگر چه آن حضرت ، حالاتِ گوناگونی داشته ، اما سِعِه ی وجودی ایشان بقدری است که حتی در همان احوال نیز از سایرِ شئونِ زندگی ، غفلت نورزیده و هرگز دچارِ غلق ، اضطراب و ذیق نمی گردید .👉


stickerمراتبِ قُرب به چهار مرتبه تقسیم می گردد :

(1) : مرتبه قُرب نوافل .   (2) : مرتبه قُربِ فرائض .

(3) : مرتبه ی جمعِ بين القُربَيْن ، بی تقيّد به أحدهما و بي مُناوبه ، كه گاهی يكی باشد و گاهی ديگری ، بلكه معاً معاً به هر دو قُرب و احكامِ آن مُتحقّق باشد. اين مرتبه را جمع الجمع و قَابَ قَوْسَینْ‌ و مقامِ كمال می نماند .

(4) : در این مرتبه ، شخص به هيچ يك از احوالِ سه گانه ی فوق ، مقيّد نبوده و بلكه در هر سه مقامِ قبلی ( بدونِ هيچ تقيّدي به هريك از آنها ) گردش دارد . اين را مقامِ احديّتِ جمع و مقامِ ( أَوْ أَدْنیَ‌ ) خوانند که بالإصاله به پيامبر (ص) و ائمه ی اطهار (ع) که كُمَّلِ وارثانِ ایشان می باشند ، اختصاص دارد .

🔘اما مولوی با گستاخی ، پیامبر (ص) را در چنان ذیق و تنگنایی نشان داده که اگر عایشه به دادش نرسد ، تاب نیاورده و جان به جان آفرین تسلیم می کند
sticker، لیکن مقامِ شمس تبریزی را از انبیاء نیز بالاتر دانسته و در توصیفِ او می گوید :

با شنیدن نام او ، باید سجده کرد !؟ در جای دیگر نیز موسی (ع) را آنچنان ، حقیر می انگارد که با مشاهده ی نور شمس تبریزی در طور سینا ، بی هوش شد و شمس تبریزی همان نوری است که در آنجا می گفت :

 
stickerخدایم من ، خدایم من ، خدایم stickersticker

👈برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبرگرفته از دروس نقد تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

اثبات ولایت علی (ع) با احادیث اهل سنت

سید رضا نوعی یکشنبه 14 مهر 1398 تعداد بازدید : 2076 نظرات ( 0 )

stickerقابل توجه کسانی که ولایتِ علی (ع) را به محبت تفسیر می کنند. sticker

stickerنور الدین هیثمی که از محدّثان و علمای بزرگ اهل سنت است ،می نویسد :

عَنْ عَمَّار بْنِ يَاسِر: قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص):

«اُوصِي مَنْ آمَنَ بِي وَ صَدَّقَني بِوِلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبي ‌طَالِبٍ، فَمَنْ تَوَلَّاهُ فَقَدْ تَوَلَّانِي وَ مَنْ تَوَلَّانِي فَقَدْ تَولَّی اللهَ عَزَّ وَجَلَّ، وَ مَنْ أَحَبَّهُ فَقَدْ أحَبَّنِي، وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ أحَبَّ اللهَ تَعَالَی وَ مَنْ أَبْغَضَهُ فَقَدْ أَبْغَضَنِي وَ مَنْ أَبْغَضَنِي فَقَدْ أَبْغَضَ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ».

عمّار بن ياسر می گوید ، رسول خدا(ص) فرمود :

«کسانی را كه به من ايمان آورده و مرا تصديق نموده اند سفارش می‌كنم به ولايتِ علي بن ابی‌طالب ، زیرا هر كس ولايتِ او را بپذيرد درحقيقت ، ولايتِ مرا پذيرفته و مُعتقد به ولايتِ من نیز ولايتِ الهی را پذيرفته ، و هركس او را دوست بدارد درحقيقت مرا دوست داشته و كسی كه مرا دوست داشته باشد ، خدا را دوست دارد ، و هركس او را دشمن بدارد حقيقتاً مرا دشمن داشته و هركس با من دشمنی ورزد در واقع با خداوند، دشمنی ورزيده است ».

📚(( مجمع الزوائد هیثمی ، ج 9 ص 95 حدیث 14640))

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerحدیث فوق الذکر در اغلب منابع معتبر اهل سنت ، نقل شده که ذیلاً به برخی از آنها اشاره نموده و سپس معنای صحیحِ ( ولایت ) که زعامت و رهبری مُطلقه ی امیر المؤمنین (ع) می باشد را با توجه به مفاد همین روایت توضیح می دهیم :

stickerابنِ بَکّار در کتاب ( الاخبار الموفقیات ، ص 260و261  ، حدیث 171) ، حدیثِ مزبور را نقل کرده و سپس ، سه طریقِ دیگر نیز برای آن ذکر نموده است .

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerهمچنین سایر محدثان و علمای مشهور اهل سنت ، مانند : ابن عساکر در تاریخ مدینه ی دمشق ، ابن مغازلی شافعی در مناقب الامام علی (ع) ، مُتَّقی هندی در کنزالعُمّال ، طبرانی در مُعجم کبیر و قُندوزی حنفی در ینابیع المَودّه ، حدیثِ مذکور را نقل کرده اند :

👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) ، ( سند 3 ) و ( سند 4 ) ، کلیک کنید . 👉


stickerمخالفین شیعه ، عبارتِ ( الولایه ) و مشتقّاتِ آن مانند : ( تولّی ، مولی ، ولی ) که در روایاتِ صحیح و مُتواتر ، درباره ی علی (ع) وارد شده را ، به ( نصرت و یاری ) و یا ( محبت و دوستی ) معنا می کنند ،  حال آنکه این دو واژه برای همه ی مومنان عمومیّت داشته و نمی تواند فضیلتِ خاصی برای امیرالمومنین (ع) محسوب شود . کما اینکه قرآن کریم می فرماید :

« وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْض » (التوبة، آیه 71 ) یعنی : مؤمنان باید در همه حال ، دوست و یاورِ یکدیگر باشند .


stickerرسول اکرم (ص) در حدیث مورد بحث ، ولایتِ علی (ع) و محبت به ایشان را با عبارتِ (فَمَنْ تَوَلَّاهُ فَقَدْ تَوَلَّانِي ، وَ مَنْ أَحَبَّهُ فَقَدْ أحَبَّنِي) از یکدیگر تفکیک فرموده و علاوه بر آن ، محبت به علی (ع) را نیز با جمله ی ( وَ مَنْ أَحَبَّهُ فَقَدْ أحَبَّنِي، وَ مَنْ أَبْغَضَهُ فَقَدْ أَبْغَضَنِي) ، در مقابلِ ( بُغض ) قرار داده ، تا صراحتِ بیانِ ایشان ، خطِّ بُطلانی باشد بر ادّعای کسانی که عبارتِ ( ولایت) و مشتقّاتِ آن را درباره ی امیرالمومنین (ع) به محبت ، تعبیر نموده اند .

stickerاینکه پیامبر (ص) می فرمایند : اُوصِي مَنْ آمَنَ بِي وَ صَدَّقَني بِوِلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبي ‌طَالِبٍ ، یعنی ولایتِ علی (ع) اولین فریضه ای است که بعد از ایمان به نبوت بر همگان واجب است ، و با توضیح فوق و تفکیکِ ولایت از محبت در این حدیث کاملاً مُبرهن و واضح است که منظور ایشان از ولایت ، معنای زعامت و رهبری و اولی در تصرّف می باشد . (تولّی يعنی التزام و اعتقاد به ولايت)

stickerدر این حدیث ، ولایتِ علی (ع) بطور مُطلق در طولِ ولایتِ رسول اکرم (ص) قرار گرفته ، یعنی همه ی شئونی که برای پیامبر (ص) ثابت است ، همه ی آنها ( بجز نبوت ) ، برای علی (ع) نیز ثابت است .

stickerشهاب الدین قسطلانی شافعی در شرح صحیح بُخاری و در ذیل حدیثِ دَوات و قِرْطاس نوشته :

      اِئْتُونِي بِكِتَابٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً 👈 ( فیه النَّصّ عَلَی الائمّة بَعدی )👉

یعنی : پیامبر(ص) در واپسین لحظاتِ عُمرِ شریفشان فرمودند : قلم و دواتی بیاورید تا برای شما مطلبی را بگویم که بعد از من هرگز گمراه نشوید .

👈قسطلانی می گوید : پیامبر (ص) در این وصیّتِ کتبی می خواست به اسامی ائمه ی بعد از خودش تصریح فرماید . 👉


sticker امّا عُمَر بن خطّاب گفت : انّ النّبی غلبه الوجع ، عندنا کتاب الله ، هو حسبنا . یعنی : خلیفه دوم گفت : پیامبر (ص) بخاطر غلبه ی بیماری ، هذیان می گوید ، کتابِ خدا برای ما کافی است . stickersticker

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبرگرفته از دروس فقه الحدیث سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

تعداد صفحات : 7

درباره ما
سيد رضا نوعی حکیم
با سلام
سایت پیام شیعه برای تبیین معارف شیعه اثنی عشری و رساندن پیام حقانیت آن به گوش جهانیان می باشدکه مطالب آن در قالب مباحث تفسیری ، شرح احادیث ، شرح و نقد متون ادبی ، دروس معرفتی (عرفان نظری و عملی ) ، بررسی تطبیقی احادیث ، تقاسیر و مباحث کلام شیعه و پاسخ به شبهات دینی ، ارائه خواهد شد.
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
سید رضا نوعی ( حکیم ) کانال تلگرام پیام شیعه ( حکیم )
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 292
  • کل نظرات : 96
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 38
  • آی پی امروز : 145
  • آی پی دیروز : 460
  • بازدید امروز : 223
  • باردید دیروز : 1,203
  • گوگل امروز : 20
  • گوگل دیروز : 160
  • بازدید هفته : 8,824
  • بازدید ماه : 5,081
  • بازدید سال : 311,330
  • بازدید کلی : 2,293,079