loading...

پیام شیعه | Shia

متفاوت ترین سایت مذهبی

قصیده ای که سعدی به خاطر سرودن آن شلاق خورد

سید رضا نوعی سه شنبه 26 آذر 1398 تعداد بازدید : 3308 نظرات ( 1 )

stickerقصیده ای که سعدی بخاطر سرودن آن شلاق خورد stickersticker

stickerهلاگو خان ( در سال 656 هجری قمری ) با فتح بغداد ، فرمانِ قتلِ حاکمِ عباسی ( مُستعصم ) را صادر نمود ، لیکن عده ای به او گفتند اگر خونِ حاکم اسلامی ریخته شود ، بلایی نازل خواهد شد . هلاگو نیز دستور داد مُستعصم را درونِ نَمَدِ بزرگی پیچانده و سپس آنقدر او را لگد مال کردند تا به هلاکت رسید . stickersticker

stickerاما این موضوع ظاهراً برای سعدی آنچنان ناخوشایند بود که در ماتمِ مرگِ خلیفه ی سفّاکِ عباسی ( مستعصم ) همانند طفلی مادر مُرده شیون نموده و در رثای او قصیده ای را با مَطلَعِ  زیر می سُراید که در تمام نسخه های دیوان او موجود است .

    آسمان را حق بُوَد گر خون ببارد بر زمین
    در عزای مُلکِ مُستعصم امیرالمؤمنین

   خونِ فرزندانِ عَمِّ مصطفی شد ریخته
   هم بر آن خاکی که سلطانان نهادندی جَبین

👈برای مشاهده ی تمام قصیده ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerدکتر ابراهیم باستانی پاریزی در ( گذر سعدی از آبادان ) می نویسد :

در اینکه قصیده ی مزبور را سعدی بعنوان مرثیه در رثای مستعصم سروده ، هیچ کس تردید ندارد لیکن مورخان گفته اند که خواجه نصیر بخاطر سرودن این قصیده ، دستور داد سعدی را شلاق زدند ، که بنظر من اصل ماجرا صحیح است کما اینکه مرحوم  جابری انصاری تصریح نموده که خواجه نصیر پس از شنیدن این قصیده ، سعدی را با زدنِ چوب ، تنبیه کرد . البته میرزا محمد تُنکابنی در کتابِ ( قصص العلماء ) شلاق خوردنِ سعدی را با اغراق ذکر نموده و گفته سعدی در اثر ضرباتِ شلاق و چوب از دنیا رفت ، که صحیح نیست زیرا سعدی در سال 692 هجری یعنی تقریباً 20سال پس از خواجه نصیر از دنیا رفته است .

📚(( آگهی شهان از جهان ج 2 ص 26)) ، (( قصص العلماء ص 924-925)) .

stickerمرحوم دکتر علی شریعتی در کتاب هبوط در کویر ( ص 765 ) ، از شاعران بی غیرتی که از راه مدیحه سُرایی درباریان ، ارتزاق می کنند انتقاد کرده و در ادامه سعدی را نیز به شدت مورد توبیخ و سرزنش قرار داده و می نویسد :

stickerخدا مرگت بدهد که مثلاً تو شاعر بزرگِ قرنِ هفتم هستی ، قرنی که مُغول از شرق و صلیبی ها از غرب ، این سرزمین را حمام خون کرده اند ، آنوقت تو با کمال بی دردی به توصیفِ فصلِ بهار پرداخته و سروده ای :

   درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
   جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید .

stickerمولوی نیز در مثنوی به استناد یک حدیثِ جعلی ، مدعی است که سلسله ی خلافت در خاندانِ عباس تا قیام قیامت مُستدام و پاینده است :

   آمده عبّاسِ حَرب از بهرِ کین                       
   بهرِ قَمعِ احمد و اِستیزِ  دین
                       
   گشته دین را تا قیامت پُشت و  رو                 
   در خلافت او و فرزندانِ او 
 

stickerدکتر زرین کوب ضمن تصریح به جعلی بودنِ حدیثی که مولانا در ابیات فوق بدان استناد نموده ، می گوید :

قطعاً مولوی نوشتن مثنوی را دو سال بعد از انقراضِ دولتِ بنی عباس یعنی در سال ( 658 هجری قمری ) آغاز نموده و ابیات مذکور بهترین گواه بر بی خبری او از انقراضِ سلسله ی بنی عباس می باشد .

📚((  زرین کوب ، سِرّ نی ، ج 1 فصل 18 ص 41  ))

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبیش از 90% احادیثِ منقول در مثنوی جعلی و ساختگی است که حدیثِ فوق نیز نمونه ای بارز از آن است و جالب اینکه پارادیمِ فکری و سنگِ زیربنای جهان بینی مولوی و بطور کلی ( تصوف ) بر پایه ی همین احادیثِ جعلی می باشد .

👈 برای اطلاع بیشتر از احادیث جعلی مثنوی ، به بخش ( نقد عرفان و تصوف) همین وب سایت مراجعه نمائید.👉

stickerمولوی که مدعی است که فراتر از الهام ، همانند انبیاء به او نیز وحی می شود stickersticker، چگونه با گذشت دو سال از انقراض دولت بنی عباس ، فرشته ی وحی او را بی خبر گذاشته stickerو جالب تر اینکه چندین سال بعد نیز هیچگونه تجدید نظری در سروده ی خود که بی اساس بودنش به اثبات رسیده ، ننموده است .sticker

stickerسلسله ی ننگینِ بنی عباس بیش از چهار قرن ، بدترین ظلم ها را به مسلمانان و خصوصاً اهل بیت (ع) و شیعیان روا داشتند و جنایات آنها به مراتب بیشتر از خلفای بنی امیه می باشد کما اینکه تعداد زیادی از امامان معصوم (ع) به دستِ خلفای بنی عباس به شهادت رسیده اند و مسلماً منظور از شجره ی ملعونه در قرآن ، بنی امیه و مراد از شجره ی خبیثه ، خلفای عباسی می باشند .

stickerبرگرفته از تاریخ تحلیلی ادبیات ایران سید رضا نوعی ( حکیم )sticker
 


امضاي حکيم

stickerمولوی در مثنوی می گوید ، رسول اکرم (ص) چند مرتبه قصد داشت با پائین انداختنِ خود از کوه ، خودکشی کند اما هر بار جبرئیل مانع می شدsticker sticker

    مصطفی را هجر چون بفراختی
    خویش را از کوه می‌انداختی

    تا بگفتی جبرئیلش هین مَکُن
    که ترا بس دولتست از اَمرِ کُن


stickerبدیع الزمان فروزانفر در کتاب شرح احادیث مثنوی ، آدرس حدیثی را که مولانا در ابیات فوق به آن استناد نموده را از کتاب دلائل النبوه آورده که طبق آن ، پیامبر (ص) در اوائل بعثت ، چون مدتی از نزول وحی خبری نشد ، دچار اندوه شد و چندین مرتبه قصد داشت خودش را از کوه پائین افکنده و خودکشی کند ولی هر بار جبرئیل ، سَرِ بِزنگاه می رسید و مانع می شد .

👈برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘مولانا در اشعار فوق به قسمت آخر از حدیثی طولانی استناد کرده که بصورت واحد در منابع اهل سنت آمده و در صحیح بخاری نیز نقل شده است .

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerاکنون به نظرات برخی از علماء و محدثان بزرگ اهل سنت ، در خصوص سند و محتوای حدیث مذکور می پردازیم :

🔘ابن حجر عسقلانی در شرحِ خود بر صحیح بخاری بنام ( فتح الباری ) ، می نویسد :
 
قسمت پایانی حدیثِ مذکور که به خودکشی پیامبر (ص) اشاره دارد ، جعلی و ساختگی است و آنرا یکی از راویان که از جاعلان حدیث می باشد به اصل روایت افزوده است .

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘محمد ناصر الدین آلبانی که از بزرگترین محدثان اهل سنت و حتی مورد قبول وهابیون نیز می باشد در کتاب ( سلسه الاحادیث الضعیفه و الموضوعه ) در مورد سند حدیث مزبور می گوید :

این حدیث ، باطل و اسناد آن نیز جعلی است و راویان آن مانند : ( واقدی ، ابراهیم بن محمد و معمر ) از جاعلان حدیث و اهل تدلیس و کذب می باشند .

stickerآلبانی در کتاب دیگرش بنام ( فقه السیرة ) می گوید :

حدیث مذکور هم از نظر سند باطل و جعلی است و هم از لحاظ معنا با مقام شامخِ پیامبر (ص) و عصمتِ ایشان سازگار نیست که بخواهد خودکشی کند ؛ کما اینکه آن حضرت فرموده : هر کس با انداختن خود از کوه ، خودکشی کند ، به جهنم می افتد و دچار عذاب و خذلان ابدی می گردد .
sticker

👈 برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘شربینی که از محقّقان اهل سنت و دشمنان سرسخت شیعه است در کتاب ( رَدِّ شبهات حول عصمة النبی ص ) می گوید :

قسمتِ الحاقی حدیث که خودکشی پیامبر (ص) را بیان کرده ، از لحاظ سند و متن ، صحیح نیست و با عصمت انبیاء نیز در تضاد است .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘امام ابی محمد بن عاشور در تعلیقه ی خود بر حدیثِ مزبور در کتاب تفسیر ( الکشف و البیان )، از نسبت های ناروایی که در حدیث مزبور ( مانند شک در نبوت و اقدام به خودکشی ) ، ابراز شگفتی و تأسف نموده و از این اباطیل و گمراهی به خداوند پناه برده است .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerحدیث مزبور به دلیلِ مغایرت با مبانی تشیّع ، در منابعِ شیعه نیامده و علامه طباطبایی (ره) نیز در تفسیر المیزان ( ج 20 ) می فرماید :

به این حدیث ، اشکال هائی وارد است ، چگونه ممکن است پایه ی نبوت آنقدر سست باشد که نیاز به شهادتِ یک مسیحی بنام ( ورقه ) باشد و اقدام به خودکشی پیامبر (ص) و تردید در نبوتش نیز با عصمت و مقام رفیع ایشان در تضاد است  .
 
👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerمولوی حدیثِ مزبور را علیرغم اینکه جعلی و مغایر با مبانی اهل سنت و شیعه بوده و موجبِ وهنِ مقامِ شامخِ پیامبر (ص) و خدشه به عصمت ایشان است را با دیده ی قبول نگریسته و با آب و تاب و عبارت پردازی شاعرانه به آن پرداخته است ، در صورتیکه درباره ی شمس تبریزی آن چنان اغراق می کند که مقام او را از انبیاء نیز بالاتر دانسته و گفته : ( اولیا و انبیا حیران شده در حضرتش ) و نیز می گوید با بردنِ نام شمس تبریزی می بایست سجده کردsticker sticker

 👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerآیا کتاب مثنوی را که مشتمل بر احادیثِ جعلی و مُهمَلاتِ فوق است را می توان ( اُصولُ اصولِ اصولِ الدّین ) دانستstickersticker

stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

سند تشیع مولانا جعلی از کار درآمد

سید رضا نوعی جمعه 03 آبان 1398 تعداد بازدید : 2680 نظرات ( 2 )

sticker سندِ تشیّعِ مولانا ، جعلی از کار درآمد stickersticker
stickerطرفدارانِ مولوی ، مدعی هستند که شعرِ ( الله مولانا علی ) از سروده های مولانا و سندی محکم دالِّ بر تشیّع او می باشد ، زیرا در این شعر ، نام دوازده امام (ع) را به ترتیب ذکر نموده است .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerمولانا در بیتِ ذیل از غزلِ مذکور ، خود را با لقبِ ( مولای رومی ) مخاطب نموده ، حال آنکه این لقب بعد از حیاتِ مولانا به او انتساب یافته و همین موضوع ، بهترین گواه بر جعلی بودنِ شعر مورد بحث می باشد :

اقرار کن ، اظهار کن ، مولای رومی این سخن
هر لحظه سِرّ مِن لَدن ، الله مولانا علی

🔘استاد کریم زمانی که از بزرگترین مولوی شناسان معاصر و مولفِ شرحِ جامع مثنوی معنوی ( در هفت جلد ) می باشد ، در مورد لقب ( مولای رومی ) می گوید :

 در دورانِ زندگانی مولانا چنین لقبی رواج نداشت و هرگز با چنین تخلّصی نیز شعری نسروده است. و اگر در غزلی این تخلّص آمده قطعاً از الحاقیات بوده و از روی نسخه های متأخر ونامعتبر نقل شده است.  لقبِ ( مولای رومی ) برای اولین بار توسط افلاکی و حمدالله مستوفی در قرن هشتم به مولانا نسبت داده شده است .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه دهخدا نیز در لغت نامه اش درباره مولوی می گوید :

 نام او محمد و لقبش در دورانِ حیاتش «جلال الدین » و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و القابِ «مولوی » و «ملای روم » در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن نهم ) به وی انتساب یافته است .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerپس از اثباتِ جعلی بودنِ سندِ تشیّعِ مولانا ، این نکته را متذکر می شویم که متأسفانه از قرونِ گذشته تا به حال ، برخی از طرفدارانِ مولانا ، همواره سعی در شیعه معرفی نمودنِ او داشته اند :

کتاب تاریخ ادبیات ایران در این باره می نویسد :

درعهد صفویه اشعار و غزلهایی به مولانا نسبت داده اند تا بر تشیّعِ او دلالت نماید و حال آنکه او سُنّی و فقیهِ حنفی بود و پیداست که این اشعار از مجعولاتِ صوفیه و مخصوصاً از مخترعاتِ دوره ی صفوی می باشد . ضمنا همه ی شارحان مثنوی که از ارادتمندان مولانا بوده اند به سُنّی بودن او تصریح نموده اند .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘از عرفای معاصر نیز ، علامه محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب روح مجرّد می گوید :

مرحوم قاضی ، مولانا را عارفی رفیع مرتبه و از شیعیان مخلص امیرالمومنین (ع) می دانست .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerجالب است بدانید ، شیخ رجبعلی خیاط  که مقاماتِ عرفانی و کرماتِ ربّانی او  زبان زد خاص و عام  می باشد ، در کتاب کیمیای محبت (ص61 ) از وی نقل شده که ایشان حافظ را از اولیای خدا می دانست و از جایگاه رفیع او در برزخ خبر می داد، ولی در مورد مولوی حرف داشت و می فرمود :

sticker«او در برزخ گرفتار است»stickersticker

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerتحریف حدیث ( سفینه ) که مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است و حذفِ عبارت ( اهل بیتی ) از آن و جایگزین نمودن عبارت ( اصحابی ) و استفاده از ده ها حدیث جعلی مانند : ( کَلِّمینی یا حُمَیْراء ) ، ( کُنتُ کنزاً مَخفیّاً ) ، ( اصحابی کالنّجوم ) ، ( لَوْ لَمْ اُبْعَثْ لَبُعِثْتَ یَا عُمَر ) و بکار بردن الفاظ رکیک و شرم آور و نیز ده ها انحراف دیگر از این قبیل را می توان بعنوانِ گوشه ای از فیوضاتِ عرشی مولانا برشمرد .

👈برای مشاهده سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

تبصره : برای مشاهده ی سایرِ مستنداتِ مربوط به انحرافاتِ اشاره شده ی فوق ، به بخش نقد تصوف در همین وب سایتِ ( پیام شیعه ) و نیز کانال حکیم به آدرس (  hakim@) مراجعه فرمائید .


stickerبا وجود انحرافاتِ مذکور ، چگونه می توان گفت که مولانا عارفِ کامل و شیعه ی خالصِ علی (ع) و تربیت شده ی مکتبِ اهل بیت (ع) بوده و مثنوی او نیز ( اصولُ اصولِ اصولِ الدّین وَ فِقْهُ اللَّهِ الاکْبَر ) استstickersticker
stickerاشتباهاتِ مولانا به گونه ای است که تلاشِ طرفدارانش مبنی بر شیعه  معرفی نمودنِ وی ، هرگز نمی تواند

گریزگاهِ مناسبی برای توجیه انحرافاتِ فکری و اخلاقی او باشد .
stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

مثنوی مولوی یا کلکسیون احادیث جعلی

سید رضا نوعی پنجشنبه 18 مهر 1398 تعداد بازدید : 2576 نظرات ( 0 )

sticker مثنوی مولوی یا کُلِکسیونِ احادیث جعلیsticker

stickerمولوی در ابیاتِ ذیل به حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، استناد نموده :

       مصطفی آمد که سازد همدمی

       کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا ، کَلِّمی

          ***********

      آنک عالم مَستِ گفتش آمدی

      کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا  می‌زدی

👈برای مشاهده ی تمام اشعار ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerبدیع الزمان فروزانفر در کتابِ ( شرح احادیث مثنوی ، ص 92 ، ردیف 155) تصریح نموده که حدیثِ مورد استنادِ مولانا در ابیاتِ فوق ، نه تنها هیچ سندی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است . sticker

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه سید مرتضی عسگری نیز در کتاب ( احادیثِ اُمّ المؤمنین عایشه ، ج 2 ص 25-26) می فرماید : حدیثِ مزبور که بصورتِ (  کَلِّمِينِي يَا عایشه ) نیز آمده ، هیچ اصل و سندی ندارد و بی تردید از احادیثِ مجعول و کذب می باشد .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا )  کلیک کنید . 👉

🔘محقّق و محدّثِ معاصر ، علی اکبر غفاری در تعلیقه ی کتابِ اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء ، نوشته :

 حدیثِ ( کَلِّمِينِی یَا عایشه ) بیشتر بصورتِ ( کَلِّمِينِی يَا حُمَيْرَاء ) نقل شده که نه تنها مأخذی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .

👈 برای مشاهده سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه مولی علی قاری ( در کتاب المصنوع ) ، ابن قیّم جوزی ( در کتاب المنار المنیف ) و علامه محمد القاوقجی طرابلسی ( در کتاب اللؤلؤ المرصوع ) به جعلی بودنِ حدیثِ مذکور تصریح نموده اند .

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه محمد طاهر الفتنی در ( تذکرة الموضوعات ) ، زین الدین عراقی در ( تخریج احیاء العلوم ) ، علامه محمد زبیدی در ( اتحاف الساده ) و علامه ملا علی القاری نیز در ( الاسرار المرفوعه ) تصریح نموده اند که خبر مزبور هیچگونه اصل و مبنائی ندارد .

👈برای مشاهده یسند 1 ) ، (  سند 2  ) ، ( سند 3  ) و ( سند  4 ) کلیک کنید . 👉


stickerاگر چه با اثباتِ جعلی و ساختگی بودنِ حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، نیاز به نقد و بررسی متنِ آن نیست ، لیکن برای تَنویرِ اذهان ، به توضیح و نقدِ اجمالی آن می پردازیم :

stickerمتأسفانه حدیثِ مذکور ، متأثّر از امثالِ مولوی و غزالی ، به کتاب های شیعه مانند : ( محجة البیضاء فیض کاشانی ، جامع السعاده و معراج السعاده نراقی ) و عرفای معاصر مانند : ( اسرار الصلاة میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ) و حتی آثار شهید مطهری نیز ، تسرّی یافته است

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉

🔘منظور از ( حمیرا ) ، عایشه است و ماحَصَلِ حدیثِ مزبور از نگاهِ مولوی این چنین است که :

گاهی قلبِ مبارکِ پیامبر (ص) از مکاشفاتِ عالم بالا ، آن چنان شعله ور می شد که نزدیک بود این آتش به بدنش نیز سرایت کند ، لذا دست به رانِ عایشه می زد و می فرمود : «کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء » ای عایشه ،  با من سخن بگو  و مرا مشغول کن تا شدّتِ این حالات ، مُنجر به مُفارقتِ روحِ من از این دنیا نشود .

🔘حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) و نیز تحلیلِ امثالِ مولوی از آن ، مغایر با مقامِ شامخِ پیامبر (ص) می باشد .

👈 اگر چه آن حضرت ، حالاتِ گوناگونی داشته ، اما سِعِه ی وجودی ایشان بقدری است که حتی در همان احوال نیز از سایرِ شئونِ زندگی ، غفلت نورزیده و هرگز دچارِ غلق ، اضطراب و ذیق نمی گردید .👉


stickerمراتبِ قُرب به چهار مرتبه تقسیم می گردد :

(1) : مرتبه قُرب نوافل .   (2) : مرتبه قُربِ فرائض .

(3) : مرتبه ی جمعِ بين القُربَيْن ، بی تقيّد به أحدهما و بي مُناوبه ، كه گاهی يكی باشد و گاهی ديگری ، بلكه معاً معاً به هر دو قُرب و احكامِ آن مُتحقّق باشد. اين مرتبه را جمع الجمع و قَابَ قَوْسَینْ‌ و مقامِ كمال می نماند .

(4) : در این مرتبه ، شخص به هيچ يك از احوالِ سه گانه ی فوق ، مقيّد نبوده و بلكه در هر سه مقامِ قبلی ( بدونِ هيچ تقيّدي به هريك از آنها ) گردش دارد . اين را مقامِ احديّتِ جمع و مقامِ ( أَوْ أَدْنیَ‌ ) خوانند که بالإصاله به پيامبر (ص) و ائمه ی اطهار (ع) که كُمَّلِ وارثانِ ایشان می باشند ، اختصاص دارد .

🔘اما مولوی با گستاخی ، پیامبر (ص) را در چنان ذیق و تنگنایی نشان داده که اگر عایشه به دادش نرسد ، تاب نیاورده و جان به جان آفرین تسلیم می کند
sticker، لیکن مقامِ شمس تبریزی را از انبیاء نیز بالاتر دانسته و در توصیفِ او می گوید :

با شنیدن نام او ، باید سجده کرد !؟ در جای دیگر نیز موسی (ع) را آنچنان ، حقیر می انگارد که با مشاهده ی نور شمس تبریزی در طور سینا ، بی هوش شد و شمس تبریزی همان نوری است که در آنجا می گفت :

 
stickerخدایم من ، خدایم من ، خدایم stickersticker

👈برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبرگرفته از دروس نقد تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

stickerمولوی در مجالس سبعه از قول پیامبر (ص) روایت کرده که ایشان خطاب به خلیفه ی دوم فرمودند :

( لَوْلَمْ اُبْعَثْ لَبُعِثْتَ یَا عُمَر ) یعنی : ای عُمَر ، اگر من مبعوث نمی گردیدم ، قطعاً تو از جانبِ خداوند به رسالت برانگیخته می شدیsticker

👈برای مشاهده یسند 1 )  (  سند 2 ) کیلک کنید . 👉

stickerسعدی نیز همانند مولوی با اشاره به همین حدیث ، عُمَر بن خطّاب را مَدح و ستایش نموده :

دیگر عُمَر که لایقِ پیغمبری بُدی

گر خواجه ی  رُسُل نَبُدی خَتمِ انبیا

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کیلک کنید . 👉

stickerجالب است بدانیم که محدثان و علمای بزرگ اهل سنت ، حدیثِ فوق را ساختگی ( جعلی ) می دانند ، که ذیلاً به نقلِ آراء برخی از آنها می پردازیم :

stickerابن جوزی در ( کتاب الموضوعات ج 1 ص 320 ) می گوید : این حدیث ، جعلی و ساخته و پرداخته ی جاعلینِ حدیث می باشد .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerشوکانی در کتاب ( الفوائد المجموعه فی الاحادیث الموضوعه ، ص 336) تصریح می کند که راویانِ حدیثِ مذکور ، از جاعلینِ حدیث می باشند که قطعاً این روایت نیز جعلی و کذب است .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerاسماعیل عجلونی در کتاب ( کشف الخفاء ج 2 ، ص 190 حدیث 2120) می گوید : حدیث مذکور ( موضوع ) است ، یعنی جعلی است .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerابو جعفر اسکافی معتزلی در کتاب ( المعیار و الموازنه ص 222) ، حدیثِ مزبور را باطل خوانده و با تعبیری عجیب گفته :

 
stickerخداوند منزّه است از اینکه شخصِ مُشرک و کافری را به رسالت مبعوث نماید .sticker

 ( منظور وی این است که اگر پیامبر (ص) مبعوث نمی شد ، کماکان عُمَر در حالِ شرک بسر می برد و خداوند هیچ گاه ، کسی که دچارِ شرک می باشد را به پیامبری برنمی گزیند) .

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerالبته تمام ماجرا به اینجا ختم نمی شود ، بلکه مولوی در بکار بردنِ احادیث جعلی و حتی تحریفِ احادیثِ صحیح نیز یَدِ طولایی دارد ، بعنوان نمونه :

stickerحدیثِ سَفینه که مُتواتر و مورد اتفاقِ فریقین بوده و در مجامعِ روائی اهل سنت نیز با این تعبیر آمده : ( إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ ) را تحریف نموده و در مثنوی به جای عبارتِ ( اهل بیت ) ، 👈 اصحاب 👉 را قرار داده ، در صورتیکه در منابعِ اهل سنت ، با عبارتِ ( اهل بیت ) آمده است . stickersticker

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerهمچنین مولوی در کتاب مثنوی ، بارها حدیثِ ( اصحابی کالنُّجُوم ) را آورده ، در صورتیکه محدثان و علمای اهل سنت به جعلی بودنِ حدیث مزبور تصریح نموده اند و جالب است که اهل سنت حدیثِ ( اهل بیتی اَمانٌ لِاُمَّتی ) را صجیح می دانند .

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerچگونه می توان کتاب مثنوی را که حاوی احادیثِ جعلی ، تحریف احادیث مورد اتفاق شیعه و اهل سنت و نیز سخنانِ سخیف مولوی و عقاید انحرافی او می باشد را با دیده ی قبول نگریسته و آنرا ( اُصولُ اُصولِ اُصولِ الدّین ) دانست . stickersticker

👈برای مشاهده ی سخنانِ سخیفِ مولوی ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبرخی مولوی را شخصیتی مُقدّس و غیر قابلِ نقد ، تلقّی نموده و حتی سعی دارند او را از اکابرِ شیعه معرفی کنند که تقیّه می کرده .حال آنکه اشتباهاتِ فوق ، شیعه و سنی ندارد ، از طرفی اقتضای تقیّه آن است که او همانند اهلِ سنت سخن بگوید ، در صورتیکه مولوی مخالفِ آنان گام برداشته و احادیثی را آورده که خودِ اهلِ سنت نیز آنها را جعلی می دانند .

stickerمولوی در عناد با اهل بیت (ع) و فضیلت تراشی برای صحابه و خُلفاء به امثالِ ابنِ تیمیه ، تأسّی نموده که بعنوان نمونه می توان به حدیثِ ( اگر من به رسالت مبعوث نمی گردیدم ، عُمَر به پیامبری برانگیخته می شد ) ، اشاره نمود ، زیرا ابنِ تیمیه در کتابِ ( منهاج السنه ج 6 ص 55) همین حدیث را آورده و به دروغ مُدّعی شده که این حدیث ، معتبر بوده و در کتابِ ( صحیحِ ترمذی ) نیز آمده است .

stickerجالب اینکه محققِ کتابِ مزبور ( دکتر محمد رشاد سالم ) که خودش نیز سنی مذهب است ، در پاورقی همان صفحه ، تصریح نموده که اولاً این حدیث در کتابِ صحیحِ ترمذی نیامده و ثانیاً جعلی و ساختگی است . sticker

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم ) sticker


امضاي حکيم

درباره ما
سيد رضا نوعی حکیم
با سلام
سایت پیام شیعه برای تبیین معارف شیعه اثنی عشری و رساندن پیام حقانیت آن به گوش جهانیان می باشدکه مطالب آن در قالب مباحث تفسیری ، شرح احادیث ، شرح و نقد متون ادبی ، دروس معرفتی (عرفان نظری و عملی ) ، بررسی تطبیقی احادیث ، تقاسیر و مباحث کلام شیعه و پاسخ به شبهات دینی ، ارائه خواهد شد.
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
سید رضا نوعی ( حکیم ) کانال تلگرام پیام شیعه ( حکیم )
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 292
  • کل نظرات : 96
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 38
  • آی پی امروز : 266
  • آی پی دیروز : 427
  • بازدید امروز : 1,309
  • باردید دیروز : 1,000
  • گوگل امروز : 128
  • گوگل دیروز : 112
  • بازدید هفته : 10,281
  • بازدید ماه : 34,269
  • بازدید سال : 340,518
  • بازدید کلی : 2,322,267