مولوی در مجالس سبعه از قول پیامبر (ص) روایت کرده که ایشان خطاب به خلیفه ی دوم فرمودند :
( لَوْلَمْ اُبْعَثْ لَبُعِثْتَ یَا عُمَر ) یعنی : ای عُمَر ، اگر من مبعوث نمی گردیدم ، قطعاً تو از جانبِ خداوند به رسالت برانگیخته می شدی
👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) ( سند 2 ) کیلک کنید . 👉
سعدی نیز همانند مولوی با اشاره به همین حدیث ، عُمَر بن خطّاب را مَدح و ستایش نموده :
دیگر عُمَر که لایقِ پیغمبری بُدی
گر خواجه ی رُسُل نَبُدی خَتمِ انبیا
👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کیلک کنید . 👉
جالب است بدانیم که محدثان و علمای بزرگ اهل سنت ، حدیثِ فوق را ساختگی ( جعلی ) می دانند ، که ذیلاً به نقلِ آراء برخی از آنها می پردازیم :
ابن جوزی در ( کتاب الموضوعات ج 1 ص 320 ) می گوید : این حدیث ، جعلی و ساخته و پرداخته ی جاعلینِ حدیث می باشد .
👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
شوکانی در کتاب ( الفوائد المجموعه فی الاحادیث الموضوعه ، ص 336) تصریح می کند که راویانِ حدیثِ مذکور ، از جاعلینِ حدیث می باشند که قطعاً این روایت نیز جعلی و کذب است .
👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
اسماعیل عجلونی در کتاب ( کشف الخفاء ج 2 ، ص 190 حدیث 2120) می گوید : حدیث مذکور ( موضوع ) است ، یعنی جعلی است .
👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
ابو جعفر اسکافی معتزلی در کتاب ( المعیار و الموازنه ص 222) ، حدیثِ مزبور را باطل خوانده و با تعبیری عجیب گفته :
خداوند منزّه است از اینکه شخصِ مُشرک و کافری را به رسالت مبعوث نماید .
( منظور وی این است که اگر پیامبر (ص) مبعوث نمی شد ، کماکان عُمَر در حالِ شرک بسر می برد و خداوند هیچ گاه ، کسی که دچارِ شرک می باشد را به پیامبری برنمی گزیند) .
👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
البته تمام ماجرا به اینجا ختم نمی شود ، بلکه مولوی در بکار بردنِ احادیث جعلی و حتی تحریفِ احادیثِ صحیح نیز یَدِ طولایی دارد ، بعنوان نمونه :
حدیثِ سَفینه که مُتواتر و مورد اتفاقِ فریقین بوده و در مجامعِ روائی اهل سنت نیز با این تعبیر آمده : ( إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ ) را تحریف نموده و در مثنوی به جای عبارتِ ( اهل بیت ) ، 👈 اصحاب 👉 را قرار داده ، در صورتیکه در منابعِ اهل سنت ، با عبارتِ ( اهل بیت ) آمده است .
👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
همچنین مولوی در کتاب مثنوی ، بارها حدیثِ ( اصحابی کالنُّجُوم ) را آورده ، در صورتیکه محدثان و علمای اهل سنت به جعلی بودنِ حدیث مزبور تصریح نموده اند و جالب است که اهل سنت حدیثِ ( اهل بیتی اَمانٌ لِاُمَّتی ) را صجیح می دانند .
👈برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
چگونه می توان کتاب مثنوی را که حاوی احادیثِ جعلی ، تحریف احادیث مورد اتفاق شیعه و اهل سنت و نیز سخنانِ سخیف مولوی و عقاید انحرافی او می باشد را با دیده ی قبول نگریسته و آنرا ( اُصولُ اُصولِ اُصولِ الدّین ) دانست .
👈برای مشاهده ی سخنانِ سخیفِ مولوی ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
برخی مولوی را شخصیتی مُقدّس و غیر قابلِ نقد ، تلقّی نموده و حتی سعی دارند او را از اکابرِ شیعه معرفی کنند که تقیّه می کرده .حال آنکه اشتباهاتِ فوق ، شیعه و سنی ندارد ، از طرفی اقتضای تقیّه آن است که او همانند اهلِ سنت سخن بگوید ، در صورتیکه مولوی مخالفِ آنان گام برداشته و احادیثی را آورده که خودِ اهلِ سنت نیز آنها را جعلی می دانند .
مولوی در عناد با اهل بیت (ع) و فضیلت تراشی برای صحابه و خُلفاء به امثالِ ابنِ تیمیه ، تأسّی نموده که بعنوان نمونه می توان به حدیثِ ( اگر من به رسالت مبعوث نمی گردیدم ، عُمَر به پیامبری برانگیخته می شد ) ، اشاره نمود ، زیرا ابنِ تیمیه در کتابِ ( منهاج السنه ج 6 ص 55) همین حدیث را آورده و به دروغ مُدّعی شده که این حدیث ، معتبر بوده و در کتابِ ( صحیحِ ترمذی ) نیز آمده است .
جالب اینکه محققِ کتابِ مزبور ( دکتر محمد رشاد سالم ) که خودش نیز سنی مذهب است ، در پاورقی همان صفحه ، تصریح نموده که اولاً این حدیث در کتابِ صحیحِ ترمذی نیامده و ثانیاً جعلی و ساختگی است .
👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
برگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )