loading...

پیام شیعه | Shia

متفاوت ترین سایت مذهبی

قصیده ای که سعدی به خاطر سرودن آن شلاق خورد

سید رضا نوعی سه شنبه 26 آذر 1398 تعداد بازدید : 3309 نظرات ( 1 )

stickerقصیده ای که سعدی بخاطر سرودن آن شلاق خورد stickersticker

stickerهلاگو خان ( در سال 656 هجری قمری ) با فتح بغداد ، فرمانِ قتلِ حاکمِ عباسی ( مُستعصم ) را صادر نمود ، لیکن عده ای به او گفتند اگر خونِ حاکم اسلامی ریخته شود ، بلایی نازل خواهد شد . هلاگو نیز دستور داد مُستعصم را درونِ نَمَدِ بزرگی پیچانده و سپس آنقدر او را لگد مال کردند تا به هلاکت رسید . stickersticker

stickerاما این موضوع ظاهراً برای سعدی آنچنان ناخوشایند بود که در ماتمِ مرگِ خلیفه ی سفّاکِ عباسی ( مستعصم ) همانند طفلی مادر مُرده شیون نموده و در رثای او قصیده ای را با مَطلَعِ  زیر می سُراید که در تمام نسخه های دیوان او موجود است .

    آسمان را حق بُوَد گر خون ببارد بر زمین
    در عزای مُلکِ مُستعصم امیرالمؤمنین

   خونِ فرزندانِ عَمِّ مصطفی شد ریخته
   هم بر آن خاکی که سلطانان نهادندی جَبین

👈برای مشاهده ی تمام قصیده ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerدکتر ابراهیم باستانی پاریزی در ( گذر سعدی از آبادان ) می نویسد :

در اینکه قصیده ی مزبور را سعدی بعنوان مرثیه در رثای مستعصم سروده ، هیچ کس تردید ندارد لیکن مورخان گفته اند که خواجه نصیر بخاطر سرودن این قصیده ، دستور داد سعدی را شلاق زدند ، که بنظر من اصل ماجرا صحیح است کما اینکه مرحوم  جابری انصاری تصریح نموده که خواجه نصیر پس از شنیدن این قصیده ، سعدی را با زدنِ چوب ، تنبیه کرد . البته میرزا محمد تُنکابنی در کتابِ ( قصص العلماء ) شلاق خوردنِ سعدی را با اغراق ذکر نموده و گفته سعدی در اثر ضرباتِ شلاق و چوب از دنیا رفت ، که صحیح نیست زیرا سعدی در سال 692 هجری یعنی تقریباً 20سال پس از خواجه نصیر از دنیا رفته است .

📚(( آگهی شهان از جهان ج 2 ص 26)) ، (( قصص العلماء ص 924-925)) .

stickerمرحوم دکتر علی شریعتی در کتاب هبوط در کویر ( ص 765 ) ، از شاعران بی غیرتی که از راه مدیحه سُرایی درباریان ، ارتزاق می کنند انتقاد کرده و در ادامه سعدی را نیز به شدت مورد توبیخ و سرزنش قرار داده و می نویسد :

stickerخدا مرگت بدهد که مثلاً تو شاعر بزرگِ قرنِ هفتم هستی ، قرنی که مُغول از شرق و صلیبی ها از غرب ، این سرزمین را حمام خون کرده اند ، آنوقت تو با کمال بی دردی به توصیفِ فصلِ بهار پرداخته و سروده ای :

   درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
   جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید .

stickerمولوی نیز در مثنوی به استناد یک حدیثِ جعلی ، مدعی است که سلسله ی خلافت در خاندانِ عباس تا قیام قیامت مُستدام و پاینده است :

   آمده عبّاسِ حَرب از بهرِ کین                       
   بهرِ قَمعِ احمد و اِستیزِ  دین
                       
   گشته دین را تا قیامت پُشت و  رو                 
   در خلافت او و فرزندانِ او 
 

stickerدکتر زرین کوب ضمن تصریح به جعلی بودنِ حدیثی که مولانا در ابیات فوق بدان استناد نموده ، می گوید :

قطعاً مولوی نوشتن مثنوی را دو سال بعد از انقراضِ دولتِ بنی عباس یعنی در سال ( 658 هجری قمری ) آغاز نموده و ابیات مذکور بهترین گواه بر بی خبری او از انقراضِ سلسله ی بنی عباس می باشد .

📚((  زرین کوب ، سِرّ نی ، ج 1 فصل 18 ص 41  ))

👈برای مشاهده ی سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبیش از 90% احادیثِ منقول در مثنوی جعلی و ساختگی است که حدیثِ فوق نیز نمونه ای بارز از آن است و جالب اینکه پارادیمِ فکری و سنگِ زیربنای جهان بینی مولوی و بطور کلی ( تصوف ) بر پایه ی همین احادیثِ جعلی می باشد .

👈 برای اطلاع بیشتر از احادیث جعلی مثنوی ، به بخش ( نقد عرفان و تصوف) همین وب سایت مراجعه نمائید.👉

stickerمولوی که مدعی است که فراتر از الهام ، همانند انبیاء به او نیز وحی می شود stickersticker، چگونه با گذشت دو سال از انقراض دولت بنی عباس ، فرشته ی وحی او را بی خبر گذاشته stickerو جالب تر اینکه چندین سال بعد نیز هیچگونه تجدید نظری در سروده ی خود که بی اساس بودنش به اثبات رسیده ، ننموده است .sticker

stickerسلسله ی ننگینِ بنی عباس بیش از چهار قرن ، بدترین ظلم ها را به مسلمانان و خصوصاً اهل بیت (ع) و شیعیان روا داشتند و جنایات آنها به مراتب بیشتر از خلفای بنی امیه می باشد کما اینکه تعداد زیادی از امامان معصوم (ع) به دستِ خلفای بنی عباس به شهادت رسیده اند و مسلماً منظور از شجره ی ملعونه در قرآن ، بنی امیه و مراد از شجره ی خبیثه ، خلفای عباسی می باشند .

stickerبرگرفته از تاریخ تحلیلی ادبیات ایران سید رضا نوعی ( حکیم )sticker
 


امضاي حکيم

خدا انگاری شمس در باور مولانا

سید رضا نوعی پنجشنبه 21 آذر 1398 تعداد بازدید : 4311 نظرات ( 0 )

stickerخدا انگاری شمس در باور مولانا stickersticker
stickerیکی از اشعار اغراق آمیزِ مولانا که شائبه ی خدا انگاری شمس را در اذهان تداعی می نماید و همواره از سوی مخالفانِ مولانا مورد نقد واقع می شود ، شعری با ردیفِ ( شمس من و خدای من ) می باشد که شاه بیتِ آن غزل این است :

    پیرِ من و مرادِ من ، دردِ من و دوای من

    فاش بگفتم این سخن ، شمسِ من و خدای من
stickerاخیراً یکی از طرفدارانِ مولانا در فضای سایبری ، انتسابِ شعر مزبور به مولانا را رد نموده و ضمنِ دروغگو و بی سواد خواندن منتقدان ، اظهار نموده :

(( می گویند مولوی گفته : فاش بگفتم این سخن ، شمسِ من و خدای من ؛ این شعر کجاست ؟ نه در دیوان شمس و نه در مثنوی و نه در آثاری که مستقیماً از خود مولوی است ، چنین شعری وجود ندارد . اکنون شما در ظرف چند ثانیه می توانید از طریق کامیپوتر تمام مثنوی و دیوان شمس را بررسی کنید ، هفتصد سال به مولوی دروغ بسته اند که یکی از آنها همین است ... ))
 
sticker در پاسخ به اظهارات آقای ....( که بدلایلی از بردن نام وی معذوریم ) و اثبات صحتِ انتسابِ شعرِ مذکور به مولانا ، ابتدا دو آدرس را ذکر نموده و در ثانی آرای برخی از مولوی شناسانِ معروف را پیرامون آن متذکر خواهیم شد :

sticker- ادیب و محقق معروف ( فضل الله گرگانی ) ، (در سنه ی 1333) شعرِ ( شمس من و خدای من ) را در کتابِ خود بنام ( منتخبی از دیوان شمس تبریزی ) آورده است . لازم بذکر است که دکتر صادق گوهرین در مقدمه ی آن ، تصریح نموده که مولف پس از سالیانِ متمادی تحقیق و بررسی نُسَخِ معتبر ، شیواترین غزلیاتی را که مُسلّماً از خود مولاناست ، انتخاب نموده است .

👈 برای مشاهده ی تصویر سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

sticker- همچنین شعر مزبور در کتابِ غزلیاتِ شمس تبریزی ( غزل 509) چاپ دوازدهم ( سال 1377) ، انتشارات صفی علیشاه نیز آمده است .
stickerانتسابِ شعر مورد بحث از نظر مولوی شناسانِ معروف که از ارادتمندان وی نیز می باشند ، بدیهی و غیر قابلِ تردید است ، بعنوان نمونه :

(1)
- دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب ( پله پله تا ملاقات خدا ) با استناد به شاه بیتِ همین شعر ، می نویسد :

به نظرِ مولوی ، شمسِ تبریزی از وجودی برتر و ماورای انسان برخوردار بود و به همین دلیل بود که مولانا گه گاه بی خود یا باخود فریاد می زد ( شمس من و خدای من ) .

(2) - دکتر پرویز عباسی داکانی نیز کتابی را درباره زندگی و افکار مولانا تألیف نموده که اتفاقاً با اقتباس از همین شعر ، آن را به اسمِ ( شمس من و خدای من ) نام گذاری نموده است .

(3) - دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی در کتاب خود به نام ( خط سوم ) تمامی این شعر را آورده است .

(4) - دکتر محمد رضا یوسفی ( محقق ، مولف و استاد ادبیات ) صراحتاً می گوید :

مولانا هیچ ابایی نداشت که شمس را خدای خود بر روی زمین بداند . استاد شفیعی کدکنی این را به ( رَبِّ شخصی) تعبیر می‌کند ، حتی گفته شده که وقتی شور و وجد بر مولوی غلبه می‌کرد بی درنگ در برابر شمسِ تبریزی سجده می‌کرد .
sticker

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) ، ( سند 3 ) و ( سند 4 ) کلیک نمائید . 👉
stickerمولوی ، تحت تأثیر پارادایم وحدتِ وجود و همه خدایی ، بر این باور است که هر لحظه به شکلی بُتِ عیّار ( که از نظر او معاذ الله ، خداوند می باشد ) ظاهر می شود ، گاه به شکل پیر ( مانند شمس تبریزی ) و گاه بصورتِ جوان اَمرُد و زیبا روی ، و به قول عطار : ((مرد می باید که باشد شه شناس ، تا شناسد شاه ( خدا ) را در هر لباس )) یعنی هنر صوفی آن است که ( معاذ الله ) خدا را در هر لباس و شکلی که ظاهر شده بشناسد .

👈تبصره : همانطوری که ملاحظه می فرمائید : نمی گوید جلوه ی خدا را در قالبِ مظاهر گوناگون مشاهده نمائید تا اشخاص و نیز سایر موجودات ، ( آیه ) و نشانه ی خداوند تلقّی شوند ، بلکه تصریح می کند که خودِ خدا که از او به سلطان یاد شده ، در لباس و مشاکلِ مختلف ظاهر می گردد و تنها کسی که دارای بصیرت است می تواند خدای خود را در لباس های گوناگون و اشخاصِ مختلف بشناسد . کما اینکه ( معاذ الله ) خدا برای ( فرامنِ مولوی ) نیز بصورتِ شمس تبریزی ، تشخّص یافته است .  

stickerمولانا با چنین طرز تفکری است که نه تنها خودش ، بلکه دیگران را نیز توصیه می کند تا با شنیدنِ نام شمس تبریزی ، سجده کنند .

هر که نام شمسِ تبریزی شنید و سجده کرد
روحِ او مقبولِ حضرت شد ، اناالحق می‌زند
 
stickerدر جای دیگر نیز توصیفی خداگونه از شمس تبریزی بعمل آورده و اینگونه سروده :

تو آن نوری که با موسی همی گفت
خدایم من ، خدایم من ، خدایم

👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) و ( سند 2 ) کلیک کنید . 👉

stickerاکنون قضاوت را به عهده ی مخاطبان فهیم گذاشته و تنها این نکته را خاطر نشان می گردیم که علتِ اصلی گمراهی و انحرافِ دروایش ، صوفیه و اقطاب آنان مانند ( مولوی و شمس تبریزی) دور ماندن از تعالیم عالیه ی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می باشد .
stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

حدیث جعلی گنج پنهان در پارادایم تصوف

سید رضا نوعی چهارشنبه 15 آبان 1398 تعداد بازدید : 2910 نظرات ( 0 )

stickerحدیثِ جعلی گنجِ پنهان در مثنوی مولاناsticker
stickerجهان بینی مولانا در مثنوی و پارادایم فکری او بر اساس حدیثِ گنج پنهان ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ) قرار دارد که البته این موضوع ، فصلِ مشترک عرفا در تصوف محسوب می گردد . مولوی درباره ی چرائی آفرینش با محوریتِ همین حدیث ، اینگونه سروده :

      گنجِ مخفى بُد ز پُرّى جوش كرد
      خاك را سلطانِ اطلس‏ پوش كرد

stickerبدیع الزمان فروزانفر درباره حدیث فوق در کتاب ( شرح احادیثِ مثنوی ) می گوید :

این حدیث ، سخن پیامبر (ص) نبوده و فاقد هرگونه سند است و علمای اهل سنت مانند : ابن تیمیه ، زرکشی و ابن حجر به این موضوع تصریح نموده اند .

👈برای مشاهده ی ( سند 1  ) (  سند 2  ) و  ( سند 3  ) کلیک کنید . 👉


stickerابتدا به نظراتِ علمای شیعه درباره ی حدیث مزبور از لحاظ سند و متن اشاره نموده و در ادامه آرای علمای اهل سنت را متذکر خواهیم شد :

( 1 ) - علامه نمازی شاهرودی در مستدرک سفینة البحار فرموده : و الحدیث المعروف ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) من الموضوعات . یعنی حدیث مزبور از احادیث جعلی و ساختگی است .

( 2 ) - علامه شهاب الدین نجفی مرعشی نیز در تعلیقه ی احقاق الحق ، حدیث مزبور را جعلی دانسته و از کسانی که علیرغم مجعول بودنش ، اقدام به شرح آن نموده اند ابراز تعجب کرده .

( 3 ) - دکتر شهیدی در شرح مثنوی می گوید : این حدیث را در مجموعه احادیثِ قُدسی نیافتم و بعید نیست که سخن مشایخ صوفیه باشد (( که به نامِ حدیث به پیامبر (ص) نسبت یافته ))

( 4 ) - علامه جعفری نیز در شرح مثنوی ، حدیثِ جعلی مزبور را نه تنها از نظر سند ، بلکه از لحاظ محتوی مورد نقد قرار داده و می گوید : کلمه ی ( مَخفی ) در هیچکدام از منابع لغت عرب نیامده ، زیرا ماده ی ( خَفی ) ، لازم است و مفعول از آن ساخته نمی شود و از لحاظ معنا نیز قبل از خلقت ، کسی نبوده که خدا از آنها پنهان بوده باشد
sticker

( 5 ) - علامه شعرانی نیز در تعلیقه ی خود بر شرح اصول کافی ( ملاصالح مازندارنی ) می فرماید : لازمه ی این حدیث ، استکمال بالغیر است که خدا از آن منزّه است .

👈 برای مشاهده یسند 1  ) (  سند 2  ) ( سند 3   ) (  سند  4/1 ) ( سند  4/2  ) و ( سند 5  ) کلیک کنید . 👉


stickerعلمای اهل سنت نیز بالاجماع ، حدیث مزبور را جعلی و ساختگی می دانند که ذیلاً به آرای برخی از آنها اشاره می نمائیم  :

( 1 ) - آلبانی که از بزرگترین محدثان اهل سنت است می گوید : اجماع و اتفاق نظر علمای اهل سنت این است که این حدیث نه تنها اصلی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .

( 2 ) - جلال الدین سیوطی در ( تدریب الراوی ) و نیز کتاب ( الدُّرر المنتثره ) می گوید : باطلٌ لا اصل لها و لیس من کلام النبی (ص) یعنی : این حدیث بی اصل و باطل بوده و سخن پیامبر (ص) نیست .

( 3 ) حارث مُحاسبی علیرغم اینکه خودش ، عارف مسلک است در کتاب ( فهم القرآن ) می گوید : عبارتِ ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) از سخنان بی ارزش و جعلیاتی است که به پیامبر (ص) نسبت داده اند .

( 4 ) - محی الدین عربی که مؤسس عرفان نظری است با اعتراف خود ، پرده از واقعیت برداشته و در فتوحات مکیه ، گفته :

 ( ورد في الحديث الصحيح كشفاً، الغير الثابت نقلاً عن رسول الله عن ربه - جل و عزه - انه قال ما هذا معناه: كنت كنزاً مخفیاً لم اعرف ...)


sticker یعنی : این حدیث هیچگونه سندی ندارد و از طریقِ نَقل نرسیده ، بلکه این حدیث ، از راه مکاشفه به عرفا رسیده استsticker sticker

👈برای مشاهده ی ( سند 1 )  ( سند 2 ) ( سند 3 ) ( سند 4 ) کلیک کنید . 👉

stickerسایر علمای اهل سنت از جمله : زَرکَشی در ( اللّآلی المنثوره ) ، ابن تیمیه در ( احادیث القُصّاص ) ، علامه برهان الدین البقاعی در ( مصرع التصوف ) و عبدالسّلام عَلوُش در ( الجامع فی الاحادیث القُدسیه ) نیز حدیثِ گنج پنهان ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) را فاقد هرگونه سند صحیح یا ضعیف و از احادیث جعلی و ساختگی می دانند .

👈برای مشاهده یسند 1 ) (  سند 2 ) ( سند 3 ) ( سند 4  ) کلیک کنید . 👉


stickerعده ای از مریدان و ارادتمندانِ مولوی ، با اذعان به غیر قابل دفاع بودنِ اشکالاتِ ( سند و متنِ ) حدیثِ جعلی مزبور ، بطور مذبوحانه و از بابِ توجیه معنای صحیح برای آن ، به آیه ی (56 ذاریات) (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ) استناد نموده اند .

👈اما در قبالِ این پرسش که به جای آن عبارتِ ساختگی و مجعول ، چرا در ابتدا همین آیه ی شریفه را مبنای پارادایمِ خود قرار نداده اید
sticker به سکوتی مرگ بار فرو می روند . sticker

🔘چگونه می توان مثنوی مولانا را که کُلِکسیونی از احادیثِ جعلی است ، به عنوانِ ( اُصولُ اصولِ اصولِ الدّین ) تلقّی نموده و پارادایم فکری او را نیز که سنگِ زیربنایش ( حدیثِ جعلی گنجِ پنهان ) است ، بسطِ شریعتِ محمدی (ص) دانست sticker

🔘 وقتی مبانی بنیادی و ریربنای عرفان متکی و مبتنی بر احادیث جعلی است ، سخن گفتن از سایر مباحث فرعی عرفان ، مصداقی عینی ابیات ذیل خواهد بود :

    خانه از پای بست ویران است

    خواجه در فکر نقش ایوان است

stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

درباره ما
سيد رضا نوعی حکیم
با سلام
سایت پیام شیعه برای تبیین معارف شیعه اثنی عشری و رساندن پیام حقانیت آن به گوش جهانیان می باشدکه مطالب آن در قالب مباحث تفسیری ، شرح احادیث ، شرح و نقد متون ادبی ، دروس معرفتی (عرفان نظری و عملی ) ، بررسی تطبیقی احادیث ، تقاسیر و مباحث کلام شیعه و پاسخ به شبهات دینی ، ارائه خواهد شد.
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
سید رضا نوعی ( حکیم ) کانال تلگرام پیام شیعه ( حکیم )
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 292
  • کل نظرات : 96
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 38
  • آی پی امروز : 282
  • آی پی دیروز : 427
  • بازدید امروز : 1,507
  • باردید دیروز : 1,000
  • گوگل امروز : 134
  • گوگل دیروز : 112
  • بازدید هفته : 10,479
  • بازدید ماه : 34,467
  • بازدید سال : 340,716
  • بازدید کلی : 2,322,465