loading...

پیام شیعه | Shia

متفاوت ترین سایت مذهبی

🔴جایگاه صوفیسم در روایات شیعه

اخیرا در کانال مرتبط با حجت الاسلام محمد حسن وکیلی به آدرس (Ostad_vakilie@) فایل صوتی ذیل بارگذاری و آقای وکیلی در فایل مزبور به اشکال مطروحه از سوی برخی اشخاص درباره دیدگاه علامه مجلسی (ره) نسبت به احادیثِ مذمتِ صوفیه ، پاسخ داده و اینک ما به منظورِ تنویرِ اذهان ، بر آنیم تا در این مقاله اظهارات ایشان را  ، مورد واکاوی ، نقد و بررسی قرار دهیم :

فایل صوتی اظهارات آقای وکیلی


🔴 خلاصه اظهارات و دعاوی آقای وکیلی در فایل صوتی مذکور ، بشرح ذیل می باشد :

الف) قبل از حدیقة الشیعه ( یعنی تا قرن دهم ) هیچ روایتی در مذمتِ صوفیه وجود نداشته است .

ب ) علامه مجلسی هنگام تالیفِ کتابِ عین الحیات ، تحت تاثیرِ احادیثِ جعلی حدیقة الشیعه ، ادعای کثرتِ احادیثِ مذمتِ صوفیه را مطرح نموده است .

ج ) علامه مجلسی پس از آنکه متوجه شده نسبتِ کتابِ حدیقة الشیعه صحیح نیست ، دیگر این احادیث را نقل نکرده و بهترین شاهد بر صحتِ این ادعا آن است که 👈 علامه مجلسی (ره)در بحارالانوار که سالها بعد از عین الحیات در دست تالیف بوده ، کوچکترین اشاره ای به روایات نقد تصوف ننموده ، 👉 با اینکه بنای ایشان این بوده که همه احادیث را جمع آوری کنند و اگر واقعا روایات معتبری وجود داشت ، حتما آن ها را در بحارالانوار می آورد ، ... لذا 👈در بحار الانوار که کتاب جامعی است هیچ اثری و رد پایی از روایات مذمتِ صوفیه نیست و در هیچ منبع دیگری هم هیچ احدی گزارش نکرده ، 👉 اگر واقعا غیر از همین منبع جعلی ( حدیقه الشیعه ) ، روایات فراوان دیگری بود  ، دیگران هم آنها را نقل می کردند ، درحالیکه 👈 در طول تاریخ تنها جایی که احادیثِ مذمتِ صوفیه در آن نقل شده ، فقط حدیقه الشیعه و حواشی آن است 👉 که در جریان میرلوحی جعل شده است .

🔵 نقد و بررسی ادعای آقای وکیلی :

 علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار ( ج 77 ص 93 ) حدیثِ ذیل را از رسول اکرم (ص) خطاب به ابوذر (ره) نقل فرموده :

قال رسول الله (ص) : يَا أَبَاذَرٍّ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ يَلْبَسُونَ الصُّوفَ فِي صَيْفِهِمْ وَ شِتَائِهِمْ يَرَوْنَ أَنَّ لَهُمُ الْفَضْلَ بِذَلِكَ عَلَى غَيْرِهِمْ أُولَئِكَ تَلْعَنُهُمْ مَلَائِكَةُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ .

پیامبر (ص) به ابوذر فرمودند : در آخر الزّمان مردمی می آیند که تابستان و زمستان پشمینه می پوشند و معتقدند که این کار موجب مزیّت آنها بر دیگران است ، حال آنکه اینان را اهل آسمان ها و زمین لعنت می کنند .

👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

تبصره :

الف ) علامه مجلسی (ره) تصریح فرموده که حدیث فوق را از دو منبع نقل کرده ، یکی امالی شیخ طوسی ( متوفی 460 ق) و دیگری کتاب مکارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسی ( متوفی قرن ششم ) ، به عبارت دیگر شیخ طوسی حدیث فوق را هفتصد سال قبل از مقدس اردبیلی و کتاب حدیقه الشیعه،  روایت نموده است .

👈برای مشاهده حدیث در امالی و مکارم الاخلاق ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

ب ) مرحوم مجلسی (ره) حدیث مذکور را در بطور کامل در کتابی مستقلی بنام عین الحیات به فارسی شرح نموده و فرازِ فوق از حدیثِ مزبور را در جلد دوم عین الحیات ( ص 454 و 455  ) آورده و سپس در ( ص 456) می فرماید :

( ای عزیز ، اگر عصابه عصبیّت را از دیده بگشایی و به عینِ انصاف نظر نمایی ، همین فقره ای که در این حدیثِ شریف وارد شده برای ظهورِ بطلانِ طایفه مُبتدعه صوفیه کافی است ، قطعِ نظر از احادیث بسیار دیگر که صریحاً و ضمناً بر بطلان اطوار و اعمال ایشان و مذمتِ مشایخ و اکابرِ آنها وارد شده است . )

👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


ج ) با توضیحات فوق ثابت گردید که :

اولاً : بر خلاف ادعای آقای وکیلی ، احادیث و روایات مربوط به مذمت صوفیه  ، فقط منحصر به کتاب حدیقه الشیعه و قرن دهم نیست ، بلکه بعنوان نمونه حدیث فوق را می توان ذکر نمود که ششصد سال قبل از حدیقه الشیعه در منابع معتبر شیعه مانند امالی شیخ طوسی ( متوفی 460 ق) و کتاب مکارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسی ( متوفی قرن ششم ) نقل شده و علامه مجلسی (ره) نیز در بحارالانوار آن را به شرح مذکور آورده است . (  در ادامه به برخی دیگر از این روایات اشاره خواهد شد ) .

ثانیاً : به قول علامه مجلسی (ره) ، فقط همین یک فراز از فرمایشِ پیامبر (ص) در حدیث فوق الذکر ، برای ابطالِ فرقه ضاله صوفیه ، کافی است .

🔴 برخلاف ادعای آقای وکیلی ، علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار روایات بسیاری را از منابع معتبر و قدیمی شیعه مربوط به ( قرون سوم تا هفتم ) در مذمت صوفیه و اقطاب آنها نقل کرده ، بعنوان نمونه ایشان روایت ذیل را در جلد 10 و 67 بحارالانوار از کتاب ( الدرة الباهرة من الاصداف الطاهرة ) نقل کرده که از تالیفات شهید اول ( متوفی ۷۸۶ق ) می باشد ، جالب تر آنکه ابن ابی الحدید همین روایت را از طریق دیگر در شرح نهج البلاغه آورده که علامه (ره) از قول او نیز روایت مزبور را در ( ج 67 بحار ص 120) نقل کرده  :

الدرة الباهرة من الاصداف الطاهرة :روي أن قوما من المتصوفة دخلوا بخراسان على علي بن موسى عليهما السلام فقالوا للرضا (ع) : إن أمير المؤمنين عليه السلام فكر فيما ولاه الله من الأمور، فرآكم أهل البيت أولى الناس أن تؤموا الناس، ونظر فيكم أهل البيت فرآك أولى الناس بالناس، فرأى أن يرد هذا الامر إليك، والإمامة تحتاج إلى من يأكل الجشب، ويلبس الخشن، ويركب الحمار  و يعود المريض.

یعنی : جمعي از صوفيان در خراسان به محضر امام رضا (ع) وارد شده و به عنوان اعتراض به ایشان گفتند :

مأمون فکر کرد و رأي او چنين شد که امامت و ولايت را به تو بدهد ، ولی امامت حق کسی است که غذای سفت بخورد و لباس زبر به پوشد و سوارِ الاغ شود و به عيادت مريض برود ولی تو اين کارها را نمی کنی .

حضرت به آنها فرمودند : « إنّ يوسف کان نبيّا يلبس أقبية الديباج المزورة بالذهب و يجلس علي متکآت آل فرعون و يحکم ، إنما يراد من الامام قسطه و عدله اذا قال صدق و إذا حکم عدل و إذا وعد أنجز ثم قرء : قل مَن حرّم زينة الله التي أخرج لعباده و الطيبات من الرزق »

یعنی : يوسف با اینکه پيامبر بود ، قباهای ديبای مُطلّایی می پوشيد و بر مسند آلِ فرعون تکيه مي زد و حُکم مي راند .  و ای بر شما ، همانا از امام ، عدالت و دادگری متوقع است که چون سخن گويد ، راست بگويد و چون حُکم کند ، به عدالت باشد و چون وعده دهد، به وعده خود وفا کند.  سپس آن حضرت  این آيه را قرائت فرموند : ( بگو چه کسي زينت هاي خدا را که بر بندگان آفريده ، حرام کرده است و از صرف روزي حلال و پاکيزه منع نموده است ).

👈 برای مشاهده ( سند 1 ) ، ( سند 2  ) ، ( سند 3 ) و ( سند 4 ) کلیک کنید .👉

🔵  کلینی (ره) (۳۲۹ق) در کتاب اصول کافی که از منابع اربعه شیعه است ( ج 2 ص 309 ) از امام باقر (ع) روایت نموده :

عَنْ سَدِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ دَاخِلٌ وَ أَنَا خَارِجٌ وَ أَخَذَ بِيَدِي ثُمَّ اِسْتَقْبَلَ اَلْبَيْتَ فَقَالَ يَا سَدِيرُ إِنَّمَا أُمِرَ اَلنَّاسُ أَنْ يَأْتُوا هَذِهِ اَلْأَحْجَارَ فَيَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلاَيَتَهُمْ لَنَا وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ «وَ إِنِّي لَغَفّٰارٌ لِمَنْ تٰابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صٰالِحاً ثُمَّ اِهْتَدىٰ » ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ إِلَى وَلاَيَتِنَا ثُمَّ قَالَ يَا سَدِيرُ فَأُرِيكَ اَلصَّادِّينَ عَنْ دِينِ اَللَّهِ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى أَبِي حَنِيفَةَ وَ سُفْيَانَ اَلثَّوْرِيِّ فِي ذَلِكَ اَلزَّمَانِ وَ هُمْ حَلَقٌ فِي اَلْمَسْجِدِ فَقَالَ هَؤُلاَءِ اَلصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اَللَّهِ بِلاَ هُدًى مِنَ اَللَّهِ وَ لاَ كِتَابٍ مُبِينٍ إِنَّ هَؤُلاَءِ اَلْأَخَابِثَ لَوْ جَلَسُوا فِي بُيُوتِهِمْ فَجَالَ اَلنَّاسُ فَلَمْ يَجِدُوا أَحَداً يُخْبِرُهُمْ عَنِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عَنْ رَسُولِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَتَّى يَأْتُونَا فَنُخْبِرَهُمْ عَنِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عَنْ رَسُولِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ .


سدير گويد : زمانى كه امام باقر (ع) وارد مسجد الحرام ميشد و من خارج ميشدم ، دست مرا گرفت و رو به كعبه ايستاد و فرمود : اى سدير ، همانا مردم مأمور شدند كه نزد اين سنگها (كعبه) آيند و گِردِ آن طواف كنند . سپس نزد ما آيند و ولايتِ خود را نسبت بما اعلام دارند، و همين است سخن خدا که : (همانا من آمرزنده‌ام آنكه را ايمان آورد و كار شايسته كند و سپس هدایت شود ) (82 سوره طه) ،  آنگاه با دست مبارکش به سينه‌ خود اشاره كرد و فرمود : بسوى ولايتِ ما هدایت می یابد .

سپس فرمود ، اى سدير : اکنون كسانى كه مردم را از دين خدا جلوگير ميشوند بتو نشان می دهم ، آنگاه به ابو حنيفه و سفيان ثورى كه در آن زمان جلوگير دين خدا بودند و در مسجد حلقه زده بودند، نگاه کرده و فرمود : اين ها می باشند كه بدون هدايت از جانب خدا و سندى آشكار ، از دين خدا جلوگيرى مى‌كنند ، همانا اين پليدان اگر در خانه‌هاى خود نشسته و فریبکاری نکنند ، در آن صورت مردم برای یافتن راه حق ؛ خودشان به جستجو پرداخته و چون كسي را نيابند كه از خداى تبارك و تعالى و رسولش به آن ها خبر دهد، نزد ما آيند ، تا ما آن ها را  از رهنموده های خداى تبارك و تعالى و رسولش ، آگاه نمائیم  .

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

تبصره :

1- علامه مجلسی (ره) در مرآة العقول ( ج 4 ص 288 ) در ذیل حدیث فوق می فرماید :

( أبي حنيفة من فقهاء المخالفين و سفيان الثوري من صوفيتهم ... و هذا الحدیث ، يدل على أن الصوفية الذين كانوا في أعصار الأئمة عليهم‌السلام كانوا معارضين لهم صادين عنهم و عن دين الله ، عليهم لعنة الله . )

یعنی : ( ابو حنیفه از فقهای مخالفین و سفیان ثوری نیز از صوفیان است و این حدیث دلالت دارد بر آنکه صوفیه در عصر ائمه اطهار علیهم السلام از دشمنان و مخالفان ایشان بوده اند که همواره مردم را از دین خدا و هدایت های اهل بیت (ع) ، مانع می شدند ، لعنت خداوند بر آنها باد .)

👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

2- علامه ملا صالح مازندرانی نیز در شرح کبیر خود بر کتاب کافی ( ج 6 ص 383 ) در ذیل حدیث فوق می فرماید :

( سفيان هو سفيان بن سعيد بن مسروق الثورى و كان من المتصوفة المعترضين على أهل البيت (عليهم السلام) و كان له أيضا منزلة عظيمة عند الخلفاء و أهل الجور و كانا مرجعى الطواغيت .)

یعنی : ( سفیان ثوری از متصوفه و دشمنان سرسخت اهل بیت علیهم السلام می باشد که از جایگاهی ویژه و منزلتی عظیم در نزد خلفای ستمگر برخوردار بوده و همچنین مرجعِ بزرگی برای طواغیت ، محسوب می گردید . )

👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

تبصره :

الف ) سفیان ثوری از اقطاب صوفیه و به شدت مورد تعظیم و تکریم آنها می باشد و در حالیکه امام صادق (ع) در حدیث فوق از او به ( اَلْأَخَابِثَ = خبیث ) و ( اَلصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اَللَّهِ = راهزن دین و مانع هدایت ) تعبیر فرموده ، عطار نیشابوری در کتاب تذکرة اولیاء ، او را این چنین توصیف نموده است :

( آن تاج دین و دیانت ، آن شمع زهد و هدایت ، آن علما را شیخ و پادشاه ، آن قدما را حاجب درگاه ، آن قطب حرکت دوری ، امام عالم ، سفیان ثوری ، رحمةالله علیه ، از بزرگان دین بود . او را امیرالمومنین گفتندی ) .

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

ب ) آقای وکیلی ، همین عطار را از اولیاء الله و مُخلَصین می داند و در کتاب ( محی الدین عربی شیعه خالص ، ص89 و  118)  درباره مذهبِ او نیز می گوید :

( شخصیت هایی مانند مرحوم قاضی و علامه طهرانی معتقدند که محی الدین و مولوی و عطار ، به صورتِ باطنی به تشیع دست یافته اند ؛ یعنی تشیع برای ایشان در اثر سلوک منکشف شده است )😳

ج ) مرحوم کلینی (ره) در کتاب ( کافی ) بابی را  با عنوان (دخول الصوفية على أبي عبد الله عليه السلام واحتجاجهم عليه فيما ينهون) تخصیص داده که این امر با توجه به آنکه ایشان معاصر با دوران غیبت صغری است ، مبین آن می باشد که صوفیه در زمان امام صادق (ع) از راه مخالفت با مبانی اهل بیت (ع) ، احتجاجات زیادی با امام صادق علیه السلام داشته اند .

د ) حدیث فوق که از کتاب کافی نقل شد مربوط به سنه  (۳۲۹ق) یعنی هفتصد سال قبل از مقدس اردبیلی و کتاب حدیقة الشیعه  می باشد ، حال آنکه آقای وکیلی مدعی است که تا قبل از قرن دهم هیچ روایتی در مذمت صوفیه وجود ندارد . ⁉️😳


🔵 علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی‌ (درگذشت ۳۲۹ق‌)، معروف به اِبْن بابَوَیه‌ْ، فقیه و محدث شیعه در کتاب قرب الاسناد از امام حسن عسگری و امام صادق (علیهما السلام) به شرح ذیل روایت نموده :

 ( عن قرب الإسناد للشيخ الأقدم عليّ بن بابويه القمّيّ عن سعد بن عبد اللّه عن محمّد بن عبد الجبّار عن أبي محمّد الحسن العسكريّ عليه السّلام انّه قال: سئل أبو عبد اللّه،يعني جعفر الصادق عليه السّلام،عن حال أبي هاشم الكوفيّ فقال عليه السّلام: 👈 إنّه كان فاسد العقيدة جدّا و هو الذي ابتدع مذهبا يقال له التصوّف و جعله مفرّا لعقيدته الخبيثة،👉 و رواه بسند آخر عنه عليه السّلام و فيه: و جعله مفرّا لنفسه الخبيثة و أكثر الملاحدة و جنّة لعقائدهم الباطلة. )

 امام حسن عسكري (ع) فرمود : از امام ششم سؤال كردند كه ابوهاشم كوفي چگونه آدمي است ؟  

امام صادق (ع) فرمود : براستي كه 👈 ابوهاشم فاسدالعقيده بوده و او همان است كه مذهبي بنام تصوّف را از روی بدعت بنا نهاد و اين بدعت را نمود تا بتواند عقاید پلید خود را رواج دهد .👉

تبصره :

1) شیخ عباس قمی (ره) در کتاب سفینة البحار ( ج 5 ص 198) حدیث فوق را آورده و سپس در پاورقی آن می فرماید : ( هذا الكتاب عندي بخط مصنفه ) یعنی : ( نسخه خطی کتاب قرب الاسناد به خط مولف آن ابن بابویه ، نزد من موجود است . )

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

2) همانطوریکه ملاحظه می نمائید ، اِبْن بابَوَیه‌ْ (درگذشت ۳۲۹ق‌) ، حدیث فوق که در آن به بدعت بودنِ پارادایمِ تصوف و انحرافِ اقطابِ آنها تصریح گردیده را در قرنِ سوم ، یعنی هفتصد سال قبل از مقدس اردبیلی و کتاب حدیقه الشیعه ، با سند صحیح از معصوم (ع) روایت نموده ، اما ظاهراً آقای وکیلی بدون تتبّع و بررسی منابع شیعه ، بطور کلی صورت مسئله را پاک کرده و مدعی شده که در بحار الانوار و سایر منابع شیعه در طول تاریخ هیچ روایتی در مذمت صوفیه وجود ندارد . ⁉️😳

3) ابوهاشم کوفی بنیان گذار رسمی تصوف و اولین کسی است که بنام صوفی ، شهرت یافته و همچنین او برای اولین بار خانقاه را بنا نهاده است .

📚 (نفحات الانس جامی ، ص31 ) (  هفت اقليم ، ج1، ص112 )

🔴 نتیجه :

با توجه به موارد مطروحه فوق ، اثبات گردید که برخلاف ادعای آقای وکیلی ، احادیث مذمت صوفیه ، هرگز منحصر به کتاب حدیقه الشیعه نبوده بلکه در منابع معتبر شیعه مانند : ( اصول کافی ، بحارالانوار ، امالی شیخ طوسی ، مکارم الاخلاق و ... ) احادیث بسیاری در مذمت صوفیه موجود است که در این مقاله تنها به برخی از آنها اشاره گردید .  

🔵 آقای وکیلی با وارونه جلوه دادنِ حقایق ، از صوفیه چهره ای حقانی و مظلوم ترسیم نموده که احادیث بسیاری در مذمت آن ها جعل شده ، حال آنکه بر خلاف ادعای ایشان ، این صوفیه و طرفداران آنان بوده اند که در طول تاریخ احادیث زیادی را برای مشروعیت بخشیدن به طریقه خود ، جعل نموده اند که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می گردد :

1-  قال رسول الله: مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَجْلِسَ مَعَ اللهِ فَلْیَجْلِسْ مَعَ اَهل التَصَوُّفِ .

یعنی : حضرت رسول فرموده : «هرکس دوست دارد که همنشین خدا باشد باید با اهل تصوف همنشین باشد».

📚(بشاره‌المؤمنین تألیف ملاسلطان گنابادی 349)( دفتر اول مثنوی بخش 83 باب :من اراد ان یجلس مع الله فلیجلس مع اهل التصوف)

تبصره : مرحوم فروزانفر در شرح احادیث مثنوی ( ص 547 ردیف 945) حدیث فوق را جعلی می داند و ابن جوزی نیز در کتاب ( الموضوعات ج 3 ص 49 ) می گوید :(هَذَا مَوْضُوع وَالْمُتَّهَم بِهِ الجويباري وَقَدْ بَينا فِي مَوَاضِع أَنَّهُ كَذَّاب وَضاع ) یعنی حدیث فوق جعلی است و یکی از راویان آن نیز به نام (جویباری ) از دروغگویان و جاعلین حدیث می باشد .

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

2-  قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): لا تَطْعَنُوا علی اَهْلَ التَّصَوُّف وَ الخِرَقِ فَاِنَّ اَخْلاقَهُمْ اَخْلاقُ الاَنْبِیاءِ وَ لِباسَهُمْ لِباسُ الاَنْبِیاء

یعنی : «حضرت رسول فرمود : طعن مکنید و عیب منمائید بر اهل صوفیه و خرقه‌پوشان ، زیرا اخلاق و اوصافِ ایشان ، اوصاف و اخلاقِ انبیاء است و لباس ایشان نیز لباس انبیاء می باشد ».

📚(بشاره‌المؤمنین تألیف ملاسلطان گنابادی / چاپ سوم: 316)

3-  قال امیرالمؤمنین (علیه‌السلام): اَلتَّصَوُّفُ اَرْبَعَة اَحْرُفٍ تاءُ وَ صادُ وَ واوُ و فاءُ - التّاءُ تَرْکُ وَ تَوْبَةُ وَ تُقی - وَ الصّادُ صَبْرُ وَ صِدْقُ وَ صَفا - وَ الْواوُ، وِرْدُ وَ وُدّ وَ وَفاء وَ الْفاءُ فَرْدُ وَ فَقْرُ وَ فَناءُ .

یعنی : حضرت فرمود : «تصوف چهار حرف است تاء و صاد و واو و فاء، تاء ترک دنیا و توبه و پرهیزکاری است، و صاد صبر و راستی و صفای دل است، و واو دوستی و توجه ره ورد و دعا و وفاء به عهد است، و فاء تنها بودن از خلق و فقر الی‌الله و نیستی و فانی شدن از انانیت است».

📚( این حدیث جعلی را سلطان حسین تابنده در رساله رفع شبهات و علی تابنده در خورشید تابنده و سید قطب‌الدین نیریزی ذهبی در میزان الصواب در شرح فصل‌الخطاب: ص 43 آورده‌اند.)

تبصره : حدیث فوق جعلی است و آن را ابن ابی جمهور (  9 ق ) در عوالی اللئالی با لفظ ( و هو ثلاثة أحرف ... ) ، بدون سند ذکر کرده که محقق کتاب مزبور ( مجتبی عراقی ) در پاورقی ( ج 4 ص 105) می گوید : ( مع الفحص الشديد لم أظفر عليه ) یعنی : حدیث مزبور را علیرغم جستجوی فراوان در هیچ منبع معتبری نیافتیم .

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

4 - امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: مَن عاشَ فی ظاهر الرّسول فهو سَنَی و مَنْ عاشَ فی باطن الرّسولِ فهو صوفی .

یعنی : از امام صادق ( علیه السلام ) از تصوف پرسیدند ، فرمود : متابعتِ از ظواهرِ اعمالِ رسول ، سنّت است و متابعت از احوالِ باطنی او ، تصوف می باشد .

📚(خورشید تابنده: پاورقی صفحه 16 و 17)

5- عَلَيْكُمْ بِلِبَاسِ الصُّوفِ تَجِدُوا حَلاوَةَ الإِيمَانِ فِي قُلُوبِكُمْ،وَ إِنَّ لِبَاسَ الصُّوفِ يُورِثُ الْقَلْبَ التَّفَكُّرَ، وَالتَّفَكُّرُ يُورِثُ الْحِكْمَةَ، وَالْحِكْمَةُ تَجْرِي فِي الْجَوْفِ مَجْرَى الدَّمِ .

یعنی : بر شما باد به پوشیدن لباس پشمی تا طعم ایمان را در قلب هایتان بچشید و بدرستیکه پوشیدن لباس پشمی قلب را به تفکر وا می دارد و تفکر نیز حکمت را به ارمغان می آورد و حکمت نیز درون شما مانند خون جریان می یابد .

📚علمای اهل سنت نیز به جعلی بودن حدیث فوق تصریح نموده اند از جمله ابن جوزی در کتاب ( الموضوعات ج 3 ص 48 ) می گوید : هَذَا حَدِيثٌ لَا يَصِحُّ عَنْ رَسُول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ( آله ) و سَلَّمَ .


👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔴 احادیث جعلی در آثار متصوفه و دراویش :

صرف نظر از احادیث مرسل یا ضعیف که آثار عرفا مشحون از آن است ، در کتب آنها آنقدر احادیث جعلی و ساختگی بی شماری وجود دارد که بی تردید کتابهای مثنوی مولانا و فتوحات مکیه را به کلکسیونی از احادیث جعلی و حتی اسرائلیات ، مبدل ساخته است ، لازم بذکر است که ما بعنوان نمونه و از باب مشت نمونه خروار ، در قالب مقالاتی تحقیقی به نقد و بررسی اغلب آن احادیث جعلی پرداخته ایم که ذیلاً  به برخی از آنها اشاره می گردد :

1- حدیث جعلی که ابن عربی در فتوحات مکیه نقل کرده مبنی بر اینکه ( معاذ الله ) خدا روز یک شنبه خلقت را تمام کرده و یک پایش را روی پای دیگرش نهاده .😳😄

👈 برای مشاهده مقاله ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

2- حدیث ثواب روزه عاشورا  که از جعلیات بنی امیه است را ابن عربی در فتوحات مکیه بدان استناد نموده و پیرامون برکات آن در سیر و سلوک به تفصیل سخن گفته .

👈 برای مشاهده مقاله ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

3- استناد ابن عربی در فتوحات مکیه و مولانا در مثنوی به حدیث جعلی ( کنت کنزا مخفیا ) یا همان گنج مخفی که سنگ زیربنای تصوف را تشکیل می دهد .

👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

4- استناد مولانا به حدیث جعلی که می گوید : پیامبر (ص) بارها قصد خودکشی داشته ولی هر بار جبرئیل ، مانع می شده ! 😳

👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

5 - استناد مولانا در مثنوی به حدیث جعلی ( کلمینی یا حمیراء )

👈 برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

6- استناد مولانا در مجالس سبعه به حدیث جعلی ( لو لم ابعث لبعث عمر ) یعنی اگر من به رسالت مبعوث نمی شدم قطعا عمربن خطاب به پیامبری می رسید ! 😳

👈برای مشاهده سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

 

تبصره : موارد فوق تنها گوشه ای از انحرافاتِ صوفیه می باشد ، جالب آنکه مولوی که مدعی است ، همانند انبیاء به او نیز وحی می شده و یا ابن عربی که می گوید ، نُه بار به معراج رفته ، این احادیثِ جعلی را با آب و تاب و به اسم عرفان ، به خوردِ مریدانِ بی چاره می دهند ، تاسف بارتر  اینکه مدعی هستند به مبانی فقه الحدیث نیازی نداشته و برای ارزیابی روایات با برخورداری از نیروی مکاشفه ، سِره را از ناسره تشخیص داده و  حتی بدین سبب بر علمای متشرعه نیز مفاخره نموده و آنان را تخطئه می نمایند ، اما بدیهی است که نتیجه این غرور و خودشیفتگی آنان ، چیزی جز دست و پازدن در گردابِ احادیث جعلی نمی باشد .

sticker  آقای وکیلی از یک طرف با تشکیک در احادیثِ مذمتِ صوفیه و نادیده گرفتن حقایق و توجیه انحرافاتِ آنان ، و از سوی دیگر معرفی اقطابِ صوفیه ( مانند ابن عربی ، مولانا ، عطار و ... ) بعنوان شیعیانِ خالص ، قصد مشروعیت بخشیدن به فرقه دراویش و متصوفه را دارد ، اما قطعاً تلاشِ وی بیهوده و بسانِ مُشت به سندان کوفتن می باشد . زیرا پارادایمِ تصوف بر یک مُشت احادیثِ جعلی و عقاید افراطی و انحرافی بنا گردیده و در یک کلام :

( خانه از پای بست ویران است ) .

sticker حسنِ خِتام با ابیاتی از رهبر کبیر انقلاب (ره) :

          ما زاده عشقیم و فزاینده دردیم
          با مدعی عاکفِ مسجد به نبردیم

         با صوفی و با زاهد و درویش به جنگیم
         پرخاشگرِ فلسفه و علمِ کلامیم

         از مدرسه مهجور و ز مخلوق کناریم
         مطرودِ خرد پیشه و  منفورِ عوامیم

 stickerبرگرفته از درس گفتار جایگاه صوفیسم در احادیث شیعه ، سید رضا نوعی ( حکیم ) sticker

 

 


امضاي حکيم

حدیث جعلی گنج پنهان در پارادایم تصوف

سید رضا نوعی چهارشنبه 15 آبان 1398 تعداد بازدید : 2910 نظرات ( 0 )

stickerحدیثِ جعلی گنجِ پنهان در مثنوی مولاناsticker
stickerجهان بینی مولانا در مثنوی و پارادایم فکری او بر اساس حدیثِ گنج پنهان ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ) قرار دارد که البته این موضوع ، فصلِ مشترک عرفا در تصوف محسوب می گردد . مولوی درباره ی چرائی آفرینش با محوریتِ همین حدیث ، اینگونه سروده :

      گنجِ مخفى بُد ز پُرّى جوش كرد
      خاك را سلطانِ اطلس‏ پوش كرد

stickerبدیع الزمان فروزانفر درباره حدیث فوق در کتاب ( شرح احادیثِ مثنوی ) می گوید :

این حدیث ، سخن پیامبر (ص) نبوده و فاقد هرگونه سند است و علمای اهل سنت مانند : ابن تیمیه ، زرکشی و ابن حجر به این موضوع تصریح نموده اند .

👈برای مشاهده ی ( سند 1  ) (  سند 2  ) و  ( سند 3  ) کلیک کنید . 👉


stickerابتدا به نظراتِ علمای شیعه درباره ی حدیث مزبور از لحاظ سند و متن اشاره نموده و در ادامه آرای علمای اهل سنت را متذکر خواهیم شد :

( 1 ) - علامه نمازی شاهرودی در مستدرک سفینة البحار فرموده : و الحدیث المعروف ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) من الموضوعات . یعنی حدیث مزبور از احادیث جعلی و ساختگی است .

( 2 ) - علامه شهاب الدین نجفی مرعشی نیز در تعلیقه ی احقاق الحق ، حدیث مزبور را جعلی دانسته و از کسانی که علیرغم مجعول بودنش ، اقدام به شرح آن نموده اند ابراز تعجب کرده .

( 3 ) - دکتر شهیدی در شرح مثنوی می گوید : این حدیث را در مجموعه احادیثِ قُدسی نیافتم و بعید نیست که سخن مشایخ صوفیه باشد (( که به نامِ حدیث به پیامبر (ص) نسبت یافته ))

( 4 ) - علامه جعفری نیز در شرح مثنوی ، حدیثِ جعلی مزبور را نه تنها از نظر سند ، بلکه از لحاظ محتوی مورد نقد قرار داده و می گوید : کلمه ی ( مَخفی ) در هیچکدام از منابع لغت عرب نیامده ، زیرا ماده ی ( خَفی ) ، لازم است و مفعول از آن ساخته نمی شود و از لحاظ معنا نیز قبل از خلقت ، کسی نبوده که خدا از آنها پنهان بوده باشد
sticker

( 5 ) - علامه شعرانی نیز در تعلیقه ی خود بر شرح اصول کافی ( ملاصالح مازندارنی ) می فرماید : لازمه ی این حدیث ، استکمال بالغیر است که خدا از آن منزّه است .

👈 برای مشاهده یسند 1  ) (  سند 2  ) ( سند 3   ) (  سند  4/1 ) ( سند  4/2  ) و ( سند 5  ) کلیک کنید . 👉


stickerعلمای اهل سنت نیز بالاجماع ، حدیث مزبور را جعلی و ساختگی می دانند که ذیلاً به آرای برخی از آنها اشاره می نمائیم  :

( 1 ) - آلبانی که از بزرگترین محدثان اهل سنت است می گوید : اجماع و اتفاق نظر علمای اهل سنت این است که این حدیث نه تنها اصلی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .

( 2 ) - جلال الدین سیوطی در ( تدریب الراوی ) و نیز کتاب ( الدُّرر المنتثره ) می گوید : باطلٌ لا اصل لها و لیس من کلام النبی (ص) یعنی : این حدیث بی اصل و باطل بوده و سخن پیامبر (ص) نیست .

( 3 ) حارث مُحاسبی علیرغم اینکه خودش ، عارف مسلک است در کتاب ( فهم القرآن ) می گوید : عبارتِ ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) از سخنان بی ارزش و جعلیاتی است که به پیامبر (ص) نسبت داده اند .

( 4 ) - محی الدین عربی که مؤسس عرفان نظری است با اعتراف خود ، پرده از واقعیت برداشته و در فتوحات مکیه ، گفته :

 ( ورد في الحديث الصحيح كشفاً، الغير الثابت نقلاً عن رسول الله عن ربه - جل و عزه - انه قال ما هذا معناه: كنت كنزاً مخفیاً لم اعرف ...)


sticker یعنی : این حدیث هیچگونه سندی ندارد و از طریقِ نَقل نرسیده ، بلکه این حدیث ، از راه مکاشفه به عرفا رسیده استsticker sticker

👈برای مشاهده ی ( سند 1 )  ( سند 2 ) ( سند 3 ) ( سند 4 ) کلیک کنید . 👉

stickerسایر علمای اهل سنت از جمله : زَرکَشی در ( اللّآلی المنثوره ) ، ابن تیمیه در ( احادیث القُصّاص ) ، علامه برهان الدین البقاعی در ( مصرع التصوف ) و عبدالسّلام عَلوُش در ( الجامع فی الاحادیث القُدسیه ) نیز حدیثِ گنج پنهان ( کُنتُ کَنزاً مَخفیّاً ... ) را فاقد هرگونه سند صحیح یا ضعیف و از احادیث جعلی و ساختگی می دانند .

👈برای مشاهده یسند 1 ) (  سند 2 ) ( سند 3 ) ( سند 4  ) کلیک کنید . 👉


stickerعده ای از مریدان و ارادتمندانِ مولوی ، با اذعان به غیر قابل دفاع بودنِ اشکالاتِ ( سند و متنِ ) حدیثِ جعلی مزبور ، بطور مذبوحانه و از بابِ توجیه معنای صحیح برای آن ، به آیه ی (56 ذاریات) (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ) استناد نموده اند .

👈اما در قبالِ این پرسش که به جای آن عبارتِ ساختگی و مجعول ، چرا در ابتدا همین آیه ی شریفه را مبنای پارادایمِ خود قرار نداده اید
sticker به سکوتی مرگ بار فرو می روند . sticker

🔘چگونه می توان مثنوی مولانا را که کُلِکسیونی از احادیثِ جعلی است ، به عنوانِ ( اُصولُ اصولِ اصولِ الدّین ) تلقّی نموده و پارادایم فکری او را نیز که سنگِ زیربنایش ( حدیثِ جعلی گنجِ پنهان ) است ، بسطِ شریعتِ محمدی (ص) دانست sticker

🔘 وقتی مبانی بنیادی و ریربنای عرفان متکی و مبتنی بر احادیث جعلی است ، سخن گفتن از سایر مباحث فرعی عرفان ، مصداقی عینی ابیات ذیل خواهد بود :

    خانه از پای بست ویران است

    خواجه در فکر نقش ایوان است

stickerبرگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

مثنوی مولوی یا کلکسیون احادیث جعلی

سید رضا نوعی پنجشنبه 18 مهر 1398 تعداد بازدید : 2576 نظرات ( 0 )

sticker مثنوی مولوی یا کُلِکسیونِ احادیث جعلیsticker

stickerمولوی در ابیاتِ ذیل به حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، استناد نموده :

       مصطفی آمد که سازد همدمی

       کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا ، کَلِّمی

          ***********

      آنک عالم مَستِ گفتش آمدی

      کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا  می‌زدی

👈برای مشاهده ی تمام اشعار ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉


stickerبدیع الزمان فروزانفر در کتابِ ( شرح احادیث مثنوی ، ص 92 ، ردیف 155) تصریح نموده که حدیثِ مورد استنادِ مولانا در ابیاتِ فوق ، نه تنها هیچ سندی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است . sticker

👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه سید مرتضی عسگری نیز در کتاب ( احادیثِ اُمّ المؤمنین عایشه ، ج 2 ص 25-26) می فرماید : حدیثِ مزبور که بصورتِ (  کَلِّمِينِي يَا عایشه ) نیز آمده ، هیچ اصل و سندی ندارد و بی تردید از احادیثِ مجعول و کذب می باشد .

👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا )  کلیک کنید . 👉

🔘محقّق و محدّثِ معاصر ، علی اکبر غفاری در تعلیقه ی کتابِ اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء ، نوشته :

 حدیثِ ( کَلِّمِينِی یَا عایشه ) بیشتر بصورتِ ( کَلِّمِينِی يَا حُمَيْرَاء ) نقل شده که نه تنها مأخذی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .

👈 برای مشاهده سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه مولی علی قاری ( در کتاب المصنوع ) ، ابن قیّم جوزی ( در کتاب المنار المنیف ) و علامه محمد القاوقجی طرابلسی ( در کتاب اللؤلؤ المرصوع ) به جعلی بودنِ حدیثِ مذکور تصریح نموده اند .

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉

🔘علامه محمد طاهر الفتنی در ( تذکرة الموضوعات ) ، زین الدین عراقی در ( تخریج احیاء العلوم ) ، علامه محمد زبیدی در ( اتحاف الساده ) و علامه ملا علی القاری نیز در ( الاسرار المرفوعه ) تصریح نموده اند که خبر مزبور هیچگونه اصل و مبنائی ندارد .

👈برای مشاهده یسند 1 ) ، (  سند 2  ) ، ( سند 3  ) و ( سند  4 ) کلیک کنید . 👉


stickerاگر چه با اثباتِ جعلی و ساختگی بودنِ حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، نیاز به نقد و بررسی متنِ آن نیست ، لیکن برای تَنویرِ اذهان ، به توضیح و نقدِ اجمالی آن می پردازیم :

stickerمتأسفانه حدیثِ مذکور ، متأثّر از امثالِ مولوی و غزالی ، به کتاب های شیعه مانند : ( محجة البیضاء فیض کاشانی ، جامع السعاده و معراج السعاده نراقی ) و عرفای معاصر مانند : ( اسرار الصلاة میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ) و حتی آثار شهید مطهری نیز ، تسرّی یافته است

👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉

🔘منظور از ( حمیرا ) ، عایشه است و ماحَصَلِ حدیثِ مزبور از نگاهِ مولوی این چنین است که :

گاهی قلبِ مبارکِ پیامبر (ص) از مکاشفاتِ عالم بالا ، آن چنان شعله ور می شد که نزدیک بود این آتش به بدنش نیز سرایت کند ، لذا دست به رانِ عایشه می زد و می فرمود : «کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء » ای عایشه ،  با من سخن بگو  و مرا مشغول کن تا شدّتِ این حالات ، مُنجر به مُفارقتِ روحِ من از این دنیا نشود .

🔘حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) و نیز تحلیلِ امثالِ مولوی از آن ، مغایر با مقامِ شامخِ پیامبر (ص) می باشد .

👈 اگر چه آن حضرت ، حالاتِ گوناگونی داشته ، اما سِعِه ی وجودی ایشان بقدری است که حتی در همان احوال نیز از سایرِ شئونِ زندگی ، غفلت نورزیده و هرگز دچارِ غلق ، اضطراب و ذیق نمی گردید .👉


stickerمراتبِ قُرب به چهار مرتبه تقسیم می گردد :

(1) : مرتبه قُرب نوافل .   (2) : مرتبه قُربِ فرائض .

(3) : مرتبه ی جمعِ بين القُربَيْن ، بی تقيّد به أحدهما و بي مُناوبه ، كه گاهی يكی باشد و گاهی ديگری ، بلكه معاً معاً به هر دو قُرب و احكامِ آن مُتحقّق باشد. اين مرتبه را جمع الجمع و قَابَ قَوْسَینْ‌ و مقامِ كمال می نماند .

(4) : در این مرتبه ، شخص به هيچ يك از احوالِ سه گانه ی فوق ، مقيّد نبوده و بلكه در هر سه مقامِ قبلی ( بدونِ هيچ تقيّدي به هريك از آنها ) گردش دارد . اين را مقامِ احديّتِ جمع و مقامِ ( أَوْ أَدْنیَ‌ ) خوانند که بالإصاله به پيامبر (ص) و ائمه ی اطهار (ع) که كُمَّلِ وارثانِ ایشان می باشند ، اختصاص دارد .

🔘اما مولوی با گستاخی ، پیامبر (ص) را در چنان ذیق و تنگنایی نشان داده که اگر عایشه به دادش نرسد ، تاب نیاورده و جان به جان آفرین تسلیم می کند
sticker، لیکن مقامِ شمس تبریزی را از انبیاء نیز بالاتر دانسته و در توصیفِ او می گوید :

با شنیدن نام او ، باید سجده کرد !؟ در جای دیگر نیز موسی (ع) را آنچنان ، حقیر می انگارد که با مشاهده ی نور شمس تبریزی در طور سینا ، بی هوش شد و شمس تبریزی همان نوری است که در آنجا می گفت :

 
stickerخدایم من ، خدایم من ، خدایم stickersticker

👈برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉

stickerبرگرفته از دروس نقد تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )sticker


امضاي حکيم

احادیث جعلی در مثنوی

سید رضا نوعی جمعه 27 اردیبهشت 1398 تعداد بازدید : 1718 نظرات ( 0 )

گفت پیغمبر که اصحابی نُجوم                  
رهروان را شمع و شیطان را رُجوم

📚(( مثنوی معنوی مولانا دفتر اول بخش 161))
sticker مولوی در بیت فوق می گوید ، معنی سخنِ پیامبر (ص) که فرموده : اصحابِ من مانند نُجوم ( ستارگان آسمان ) هستند این است که ، اصحابِ ایشان مثلِ شمع ،موجبِ هدایتِ مردم می باشند .

🔘حدیثی را که مولوی در بیتِ بالا بدان استناد نموده و آنرا با دیده ی قبول نگریسته ، حدیثی جعلی است که مدعی است پیامبر (ص) فرموده :

 اصحابِي کَالنُّجوم ، بِأيُّهُمُ اقتَدَيتُم اِهتَدَيتُم.

یعنی : اصحابِ من مانند ستارگان هستند که به هر کدام از آنها اِقتداء کنيد ، هدايت خواهيد شد.


stickerحدیثِ مزبور را نه تنها شیعه ، بلکه عموماً علمای اهلِ سنت بعنوان حدیثی ناصحیح و کِذب ، تلقّی نموده و به جعلی بودن آن تصریح نموده اند :

🔘محمد ناصر الدین آلبانی که اهل سنت به ایشان لقبِ ( بُخاری زمان ) داده اند می گوید :(لا یصح : واه، جداً و موضوع )

👈 حدیث «اصحابی کالنجوم...» صحیح نبوده و حدیثی پوچ ، واهی و جعلی است.

📚(( کتاب صفة صلاة النّبی ، ج 1 ص 59)) (( تصویر فوق 👆))

🔘سایر علمای اهل سنت مانند : ابوبکر بزّار ، ابن عبد البر ، احمد بن حنبل ، ابن حزم اندولسی ، ابن قیم جوری ... نیز در منابعِ ذیل ، حدیثِ مزبور را باطل ، جعلی و ناصحیح می دانند :

📚(( تلخيص الحبير ابن حجر، ج4، ص  191- جامع بيان العلم، ج2، ص 90-  سلسلة الأحاديث الضعيفة الباني، ج1، ص 79- الاحكام ، ابن حزم ، ج 5 ، ص642 -  إعلام الموقعين عن رب العالمين ، ج2 ص 361))


stickerحدیثِ ( اصحابی کالنُّجوم ) توسط دشمنان اهل بیت (ع) ، در مقابلِ حدیثِ صحیح ، مُتواتر و مورد اتفاقِ شیعه و اهل سنت  که موسوم به حدیث ( اَمان ) می باشد ، جعل گردیده تا به زَعمِ باطلِ خود ، اصحاب را ، هم شأنِ اهل بیت (ع) معرفی کنندsticker

🔘 محدث بزرگ اهل سنت ( حاکم نیشابوری ) حدیث مُتواتر و صحیح (اَمان ) را اینگونه روایت نموده :

🌹 قالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آله :
 
" النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهلِ الأَرضِ مِنَ الغَرقِ، وَ
أَهلُ بَیتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی مِنَ الإِختِلاَفِ، فَإِذَا خَالَفَتهَا قَبِیلَه مِنَ العَرَبِ اِختَلَفُوا فَصَارُوا حِزبَ اِبلِیس "

((هذا حديث صحيح الإسناد ))

یعنی : همان‌گونه که ستارگانِ آسمان مایه ی امان مردم از غرق شدن می باشند ، اهلِ ‌بیتِ من نیز مایه ی امان و هدایتِ اُمَّتِ من از اختلاف و گمراهی هستند ، اما اگر قومی از عرب با آن‌ها مخالفت ورزد ، آن قوم سرکِش به حزب شیطان مُبدّل خواهند شد .

👈 حاکم نیشابوری در ذیل حدیث فوق ، به صحیح بودن آن ، تصریح نموده  . (( تصویر فوق 👆))

📚(( المستدرک علی الصحیحین ج 3 ص 162)).


stickerعلیرغم آنهمه انحرافتِ مولوی ، متأسفانه عده ای (مانند دکتر سروش ) در تجلیل وی آنقدر غُلوّ  می کنند که حتی مدعی هستند مثنوی او ( فقه الله الاکبر ) است و تصریح می نمایند که به مولوی همانند انبیاء وحی می شده و شریعتِ محمدی (ص) به وسیله ی ایشان بَسط یافته sticker

👈 لابُد این اشخاص ،سخنانِ رکیک و شرم آوری که مولوی در مثنوی آورده و حدیثِ جعلی فوق را نیز از کرامات و وحیِ ربّانی و فیوضاتِ سبحانی به جناب مولوی می دانند .sticker

stickerبرگرفته از دروسِ نَقد و شرح مثنوی ،سید رضا نوعی ((حکیم))sticker


امضاي حکيم

درباره ما
سيد رضا نوعی حکیم
با سلام
سایت پیام شیعه برای تبیین معارف شیعه اثنی عشری و رساندن پیام حقانیت آن به گوش جهانیان می باشدکه مطالب آن در قالب مباحث تفسیری ، شرح احادیث ، شرح و نقد متون ادبی ، دروس معرفتی (عرفان نظری و عملی ) ، بررسی تطبیقی احادیث ، تقاسیر و مباحث کلام شیعه و پاسخ به شبهات دینی ، ارائه خواهد شد.
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
سید رضا نوعی ( حکیم ) کانال تلگرام پیام شیعه ( حکیم )
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 292
  • کل نظرات : 96
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 38
  • آی پی امروز : 352
  • آی پی دیروز : 427
  • بازدید امروز : 2,370
  • باردید دیروز : 1,000
  • گوگل امروز : 156
  • گوگل دیروز : 112
  • بازدید هفته : 11,342
  • بازدید ماه : 35,330
  • بازدید سال : 341,579
  • بازدید کلی : 2,323,328