مثنوی مولوی یا کُلِکسیونِ احادیث جعلی
مولوی در ابیاتِ ذیل به حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، استناد نموده :
مصطفی آمد که سازد همدمی
کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا ، کَلِّمی
***********
آنک عالم مَستِ گفتش آمدی
کَلِّمِينی يَا حُمَيْرا میزدی
👈برای مشاهده ی تمام اشعار ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
بدیع الزمان فروزانفر در کتابِ ( شرح احادیث مثنوی ، ص 92 ، ردیف 155) تصریح نموده که حدیثِ مورد استنادِ مولانا در ابیاتِ فوق ، نه تنها هیچ سندی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .
👈برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
🔘علامه سید مرتضی عسگری نیز در کتاب ( احادیثِ اُمّ المؤمنین عایشه ، ج 2 ص 25-26) می فرماید : حدیثِ مزبور که بصورتِ ( کَلِّمِينِي يَا عایشه ) نیز آمده ، هیچ اصل و سندی ندارد و بی تردید از احادیثِ مجعول و کذب می باشد .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
🔘محقّق و محدّثِ معاصر ، علی اکبر غفاری در تعلیقه ی کتابِ اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء ، نوشته :
حدیثِ ( کَلِّمِينِی یَا عایشه ) بیشتر بصورتِ ( کَلِّمِينِی يَا حُمَيْرَاء ) نقل شده که نه تنها مأخذی ندارد ، بلکه جعلی و ساختگی است .
👈 برای مشاهده سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
🔘علامه مولی علی قاری ( در کتاب المصنوع ) ، ابن قیّم جوزی ( در کتاب المنار المنیف ) و علامه محمد القاوقجی طرابلسی ( در کتاب اللؤلؤ المرصوع ) به جعلی بودنِ حدیثِ مذکور تصریح نموده اند .
👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉
🔘علامه محمد طاهر الفتنی در ( تذکرة الموضوعات ) ، زین الدین عراقی در ( تخریج احیاء العلوم ) ، علامه محمد زبیدی در ( اتحاف الساده ) و علامه ملا علی القاری نیز در ( الاسرار المرفوعه ) تصریح نموده اند که خبر مزبور هیچگونه اصل و مبنائی ندارد .
👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) ، ( سند 3 ) و ( سند 4 ) کلیک کنید . 👉
اگر چه با اثباتِ جعلی و ساختگی بودنِ حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) ، نیاز به نقد و بررسی متنِ آن نیست ، لیکن برای تَنویرِ اذهان ، به توضیح و نقدِ اجمالی آن می پردازیم :
متأسفانه حدیثِ مذکور ، متأثّر از امثالِ مولوی و غزالی ، به کتاب های شیعه مانند : ( محجة البیضاء فیض کاشانی ، جامع السعاده و معراج السعاده نراقی ) و عرفای معاصر مانند : ( اسرار الصلاة میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ) و حتی آثار شهید مطهری نیز ، تسرّی یافته است
👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) ، ( سند 2 ) و ( سند 3 ) کلیک کنید . 👉
🔘منظور از ( حمیرا ) ، عایشه است و ماحَصَلِ حدیثِ مزبور از نگاهِ مولوی این چنین است که :
گاهی قلبِ مبارکِ پیامبر (ص) از مکاشفاتِ عالم بالا ، آن چنان شعله ور می شد که نزدیک بود این آتش به بدنش نیز سرایت کند ، لذا دست به رانِ عایشه می زد و می فرمود : «کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء » ای عایشه ، با من سخن بگو و مرا مشغول کن تا شدّتِ این حالات ، مُنجر به مُفارقتِ روحِ من از این دنیا نشود .
🔘حدیثِ ( کَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء ) و نیز تحلیلِ امثالِ مولوی از آن ، مغایر با مقامِ شامخِ پیامبر (ص) می باشد .
👈 اگر چه آن حضرت ، حالاتِ گوناگونی داشته ، اما سِعِه ی وجودی ایشان بقدری است که حتی در همان احوال نیز از سایرِ شئونِ زندگی ، غفلت نورزیده و هرگز دچارِ غلق ، اضطراب و ذیق نمی گردید .👉
مراتبِ قُرب به چهار مرتبه تقسیم می گردد :
(1) : مرتبه قُرب نوافل . (2) : مرتبه قُربِ فرائض .
(3) : مرتبه ی جمعِ بين القُربَيْن ، بی تقيّد به أحدهما و بي مُناوبه ، كه گاهی يكی باشد و گاهی ديگری ، بلكه معاً معاً به هر دو قُرب و احكامِ آن مُتحقّق باشد. اين مرتبه را جمع الجمع و قَابَ قَوْسَینْ و مقامِ كمال می نماند .
(4) : در این مرتبه ، شخص به هيچ يك از احوالِ سه گانه ی فوق ، مقيّد نبوده و بلكه در هر سه مقامِ قبلی ( بدونِ هيچ تقيّدي به هريك از آنها ) گردش دارد . اين را مقامِ احديّتِ جمع و مقامِ ( أَوْ أَدْنیَ ) خوانند که بالإصاله به پيامبر (ص) و ائمه ی اطهار (ع) که كُمَّلِ وارثانِ ایشان می باشند ، اختصاص دارد .
🔘اما مولوی با گستاخی ، پیامبر (ص) را در چنان ذیق و تنگنایی نشان داده که اگر عایشه به دادش نرسد ، تاب نیاورده و جان به جان آفرین تسلیم می کند ، لیکن مقامِ شمس تبریزی را از انبیاء نیز بالاتر دانسته و در توصیفِ او می گوید :
با شنیدن نام او ، باید سجده کرد !؟ در جای دیگر نیز موسی (ع) را آنچنان ، حقیر می انگارد که با مشاهده ی نور شمس تبریزی در طور سینا ، بی هوش شد و شمس تبریزی همان نوری است که در آنجا می گفت :
خدایم من ، خدایم من ، خدایم
👈برای مشاهده ی اسناد ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
برگرفته از دروس نقد تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )