(( آیا صدای جُغد یا عَطسه زدن ، شوم است ؟ ))
معنای تفأل و تَطَیُّر :
فال زدن اگر خیر باشد به آن «تَفَأّل» میگویند، و اگر شرّ باشد به آن «تَطَیُّر» مىگویند .
1- متأسفانه خرافاتی بین جامعه از دیرباز رایج می باشد ، مانند : بَد یُمن دانستنِ صداى جُغد و نشستن آن بر بام خانه و یا شوم بودنِ یک بار عطسه زدن ، در این موقع معمولا انجام کارهای خود را متوقف کرده و اصطلاحاً می گویند ( صبر آمده ) ، همچنین دیدنِ کلاغ ،هنگام خروج از منزل برای هر کاری و ازجمله مسافرت را نیز شوم دانستن که همه ی اینها فاقد توجیه منطقی و عقلانی بوده و از سوی اسلام نیز نهی شده است .
عطسه نه تنها شوم نیست بلکه برای سلامتی بدن مفید می باشد به تعبیر روایات وارده : عطسه زدن ، نشانه ی امان از (مرگ) تا سه روزمی باشد و مستحب است هنگام عطسه زدن (( اَلحَمدُلله )) گفته شود .
از پيامبر اكرم(ص) روایت شده : « الطّيرةُ شِركٌ ولكنّ اللهَ عزّوجلّ يُذهِبَهُ بِالتَّوَكُّل »
یعنی : فالِ بد زدن نوعى شِرك است و ليكن خداوند متعال آثارِ این بدگُمانی را با توكل از بين مى برد .
زيرا مفهومش اين است كه غير از خدا را در سرنوشتِ خودمان مؤثر و شريك دانسته ایم و اين نوعى شرك است.
اگردر هر موردی ، احساس نگرانی کردیم ، بر حسب روایت وارده باید بهتر است این دعا را بخوانیم :
«اِعتَصَمتُ بِکَ یا رَبِّ مِن شَرِّ مَا اَجِدُ فِى نَفسِى»
یعنی : پروردگارا از شَرِّ آنچه در دلِ خود احساس مىکنم به تو پناه مىبرم .
2- در مقابل تَطَیُّر( فالِ بَد زدن) ، تَفَأّل می باشد که به معنی فالِ خوب زدن است . زیرا آن نشانه ی حُسنِ ظَنِّ به خدا و مایه ی امیدواری بوده و آثار مثبت روانی دارد.
از پیامبراکرم(ص) در این مورد روایت شده که فرمودند: تَفَأّلوا بِالخَیرَ تَجِدُوهُ .
یعنی همواره فالِ نیک بزنید تا آثارِ مثبت آنرا بیابید .
3- اما تَفَأّلِ به دیوان حافظ ، از سوی علمای بزرگی مانند علامه ی طباطبائی و ... بدان عمل می شده و مرحوم صاحب جواهر نیز آنرا جایز دانسته است .
( جواهر الکلام ج 12 ص 171 )
بقول حافظ علیه الرحمه :
رُخِ تو در دلم آمد ، مُراد خواهم یافت
چرا که حالِ نِکو در قَفای فالِ نکوست
4- در دين اسلام از هرگونه پیشگوئی و طالع بینی مانند : ( آئینه بینی ، کف بینی ) و یا اشکال دیگر آن مثل ( فال قهوه ، فال چای ، حروف ابجد و ...) نیز نهی شده است .
5- سخن آخر اینکه :
براساس آموزه های اسلام و مکتب اهل بیت (ع) ، ما باید به این باور برسیم که این ما هستیم که سرنوشت خوب یا بد خود را با اعمال نیک یا ناپسندِ خویش ، تعیین می کنیم و شنیدن صدای جغد یا عطسه کردن و نیز گمانه زدن های ذهنیِ تِهِ فنجان قهوه ، هیچگاه سرانجام انسان و مقدراتش را رَقَم نخواهد زد . بلکه می بایست همواره در امور زندگی ، به لطف و عنایت خداوند متعال تکیه و توکل نمائیم و در نابسامانی ها نیز به او پناه ببریم .
گفتی: غزل بگو، چه بگویم؟ مَجال کو؟
شیرینِ من ، برای غَزَل شور و حال کو؟
پَر می زند دلم به هوای غزل ، ولی
گیرم هوایِ پَر زدنم هست ، بال کو؟
گیرم به فالِ نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویمِ چار فصلِ دلم را وَرَق زدم
آن برگهای سبِزِ سَرآغازِ سال کو؟
رفتیم و پُرسِشِ دلِ ما بی جواب ماند
حالِ سُؤال و حوصله ی قِیل و قال کو؟