سندِ تشیّعِ مولانا ، جعلی از کار درآمد
طرفدارانِ مولوی ، مدعی هستند که شعرِ ( الله مولانا علی ) از سروده های مولانا و سندی محکم دالِّ بر تشیّع او می باشد ، زیرا در این شعر ، نام دوازده امام (ع) را به ترتیب ذکر نموده است .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
مولانا در بیتِ ذیل از غزلِ مذکور ، خود را با لقبِ ( مولای رومی ) مخاطب نموده ، حال آنکه این لقب بعد از حیاتِ مولانا به او انتساب یافته و همین موضوع ، بهترین گواه بر جعلی بودنِ شعر مورد بحث می باشد :
اقرار کن ، اظهار کن ، مولای رومی این سخن
هر لحظه سِرّ مِن لَدن ، الله مولانا علی
🔘استاد کریم زمانی که از بزرگترین مولوی شناسان معاصر و مولفِ شرحِ جامع مثنوی معنوی ( در هفت جلد ) می باشد ، در مورد لقب ( مولای رومی ) می گوید :
در دورانِ زندگانی مولانا چنین لقبی رواج نداشت و هرگز با چنین تخلّصی نیز شعری نسروده است. و اگر در غزلی این تخلّص آمده قطعاً از الحاقیات بوده و از روی نسخه های متأخر ونامعتبر نقل شده است. لقبِ ( مولای رومی ) برای اولین بار توسط افلاکی و حمدالله مستوفی در قرن هشتم به مولانا نسبت داده شده است .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
🔘علامه دهخدا نیز در لغت نامه اش درباره مولوی می گوید :
نام او محمد و لقبش در دورانِ حیاتش «جلال الدین » و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و القابِ «مولوی » و «ملای روم » در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن نهم ) به وی انتساب یافته است .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
پس از اثباتِ جعلی بودنِ سندِ تشیّعِ مولانا ، این نکته را متذکر می شویم که متأسفانه از قرونِ گذشته تا به حال ، برخی از طرفدارانِ مولانا ، همواره سعی در شیعه معرفی نمودنِ او داشته اند :
کتاب تاریخ ادبیات ایران در این باره می نویسد :
درعهد صفویه اشعار و غزلهایی به مولانا نسبت داده اند تا بر تشیّعِ او دلالت نماید و حال آنکه او سُنّی و فقیهِ حنفی بود و پیداست که این اشعار از مجعولاتِ صوفیه و مخصوصاً از مخترعاتِ دوره ی صفوی می باشد . ضمنا همه ی شارحان مثنوی که از ارادتمندان مولانا بوده اند به سُنّی بودن او تصریح نموده اند .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
🔘از عرفای معاصر نیز ، علامه محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب روح مجرّد می گوید :
مرحوم قاضی ، مولانا را عارفی رفیع مرتبه و از شیعیان مخلص امیرالمومنین (ع) می دانست .
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
جالب است بدانید ، شیخ رجبعلی خیاط که مقاماتِ عرفانی و کرماتِ ربّانی او زبان زد خاص و عام می باشد ، در کتاب کیمیای محبت (ص61 ) از وی نقل شده که ایشان حافظ را از اولیای خدا می دانست و از جایگاه رفیع او در برزخ خبر می داد، ولی در مورد مولوی حرف داشت و می فرمود :
«او در برزخ گرفتار است»
👈 برای مشاهده ی سند ، ( اینجا ) و ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
تحریف حدیث ( سفینه ) که مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است و حذفِ عبارت ( اهل بیتی ) از آن و جایگزین نمودن عبارت ( اصحابی ) و استفاده از ده ها حدیث جعلی مانند : ( کَلِّمینی یا حُمَیْراء ) ، ( کُنتُ کنزاً مَخفیّاً ) ، ( اصحابی کالنّجوم ) ، ( لَوْ لَمْ اُبْعَثْ لَبُعِثْتَ یَا عُمَر ) و بکار بردن الفاظ رکیک و شرم آور و نیز ده ها انحراف دیگر از این قبیل را می توان بعنوانِ گوشه ای از فیوضاتِ عرشی مولانا برشمرد .
👈برای مشاهده سند ، ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
تبصره : برای مشاهده ی سایرِ مستنداتِ مربوط به انحرافاتِ اشاره شده ی فوق ، به بخش نقد تصوف در همین وب سایتِ ( پیام شیعه ) و نیز کانال حکیم به آدرس ( hakim@) مراجعه فرمائید .
با وجود انحرافاتِ مذکور ، چگونه می توان گفت که مولانا عارفِ کامل و شیعه ی خالصِ علی (ع) و تربیت شده ی مکتبِ اهل بیت (ع) بوده و مثنوی او نیز ( اصولُ اصولِ اصولِ الدّین وَ فِقْهُ اللَّهِ الاکْبَر ) است
اشتباهاتِ مولانا به گونه ای است که تلاشِ طرفدارانش مبنی بر شیعه معرفی نمودنِ وی ، هرگز نمی تواند
گریزگاهِ مناسبی برای توجیه انحرافاتِ فکری و اخلاقی او باشد .
برگرفته از دروسِ نقدِ تصوف ، سید رضا نوعی ( حکیم )