**********
گویند اگر مِی بخوری ، عرش بلرزد
عرشی که به یک باده بلرزد به چه ارزد ؟
در خانه ی ما زیر زمینی است که در آن
یک خُم بخوری ، خشتی از آن نیز نلرزد
**********
🛑👈شرح و توضیح ابیات فوق توسط سید رضا نوعی ( حکیم ) در ادامه 👇👇👇
🛑تفسیر شعر فوق :
✍️یکی از اعضای محترم سایت پیام شیعه و کانال تلگرام حکیم ، از این حقیر درباره شرح و تفسیر ابیات مزبور سئوال کرد ، که اینجانب در پاسخ به این دوست ارجمند مطالب ذیل را معروض داشتم :
🔵 اما تفسیرِ فرامتنی ( آزاد ) شعرِ فوق براساسِ هرمنوتیک و البته از دیدگاه بنده به نحو اجمال این است :
✔️در شعر مزبور بینِ (مِی) خوردنِ ظاهری و مِی خوردنِ عرفانی ( شرابا طهورا ) ، بنحو رندانه ای ، تقابل انداخته و ابتدا سخن اهل ظاهر را بیان می کند که مِی خواری موجبِ قهر خداوند و گناه بزرگی است . از این گناه با تعبیر عامیانه اگر مثلا فلان کار را بکنی عرشِ خدا می لرزد ، استفاده شده که نوعی تلمیح است .
✔️در ادامه و پس از طرح دیدگاه اهل ظاهر مبنی بر حرام بودنِ شراب که عرش خدا را می لرزاند ( کنایه از قهر خدا ) ، نوبت به طرح دیدگاه عارف حقیقی می رسد و آن این است که در خانه ما زیر زمینی هست که گر در آن یک خُم هم شراب بخوری ، خشتی از آن نمی لرزد تا چه رسد به عرش خداوند .
✔️این تعبیر در حقیقت اوج شعر و نهایت کنایه ی رندانه ای است که به اهل ظاهر شده ، که شبیه به این تعبیر توسط حافظ کرارا بکار رفته مانند :
بیا ای شیخ و از خُمخانه ما
شرابی خور که در کوثر نباشد
✔️استعاره زیر زمین نیز بخاطر آن بکار رفته که تمهیدی باشد برای تقابل با عرش ، وگرنه اهل عرفان حقیقی ، بی باکند و هیچ ترسی از عشق ورزیدن ندارند :
عاشق از زندان نترسد ، مِی بیار
بلکه از یرقوی سلطان نیز هم
🟣این زیر زمینِ خانه که اشاره می کند ، لطائفی دارد ، خانه همان بیت است که در آیه شریفه ( وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ ) و یا آیه شریفه ( وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ) به اضافی تشریفی (یِ ) نسبت ، بیتی از آن تعبیر شده . در آیه اول نیز بیته ( خانه ی خودش ) که به خود شخص انتساب دارد .
این بیتی ( خانه ی من ) هم با ظاهر قابل تطبیق است که همان بیت الله (کعبه ) می باشد و به ابراهیم دستور تطهیر آن برای طائفین و نمازگزاران داده شده و هم این بیتی می تواند کنایه از قلب انسان باشد که اگر از غیر خدا پیراسته شود ، محل نزول ملائکه الله و عنایات حضرت حق می گرد ( خانه خالی کن بُتا ، تا منزل جانان شود )
القلبُ حَرَمُ اللّه ، فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه غَيرَ اللّه ( دل حرم خداست ، پس در حرم خدا، غير خدا را ساكن مكن )
✔️حالا در شعر مزبور می گوید در خانه ما ، یعنی در خانه دلِ من ، زیر زمینی است ، این زیر زمین نیز کنایه از لایه پنهانِ دل است که از آن به ( سِرّ ) تعبیر می گردد . اگر چه این لایه پنهان مراتبی دارد که به هفت بطن از آن تعبیر شده که بخاطر اجتناب از تطویل کلام از ذکرش صرفنظر می کنم .
منظور شعر این است که در حریم دل و سِرِّ سویدای خود ، مدام شراب عشق می نوشم ، آنهم نه یک جام بلکه با خُم ، ( کنایه از سعه صدر عارف است ) .
شگفتا که این شراب نوشیدن من نیز حتی خشتی از این زیرزمین را نیز نمی لرزاند . حالا ممکن است بگوئیم ، آن عرش خدا بود و این ، خانه دل است که با زیرزمین خانه از آن یاد کرد ، خب ، ربطش با یکدیگر چیست ؟
👈ارتباط آن این است که قلب مومن نیز یکی از مصادیق عرش می تواند باشد ، ( قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ )
✔️در این شعر می خواهد بگوید که ای اهل ظاهر ، من در حریم و محفل قلب و دلِ خود که عرش الرحمن است ، مدام به باده گساری مشغولم بلکه ساقی من نیز پروردگار من است ( و سقاهم ربهم شرابا طهورا ) .
👈این خانه دل نمی لرزد که هیچ ، بلکه در نهایت آرامش نیز هست زیرا مصداق آیه شریفه ( الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ) گردیده است .
✔️این شراب ، یک سابقه ازلی دارد که عارف واقعی در عالَمِ اَلَست ، 👈چشمِ دلش👉 به جمالِ معشوق ازلی روشن شد و به پاسخ الست بربکم ، جوابِ بلی داد و تا ابد مدهوش این نگاه مستانه است :
همه عُمر ، برندارم ، سر از این خُمارِ مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
ه—————-
خرّم دلِ آن که همچو حافظ ،
جامی ز مِیِ الست گیرد
👈عارف همچنان بی تابی می کند تا در آتی نیز با نیل به لقاء الله ، جام طهورِ دیگری از دستِ ساقی که در حقیقت پروردگارِ و رب العالمین است ، به حکم ( وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ) بنوشد ، (اَللّهُمَّ ارْزُقْنا )
✔️شیخ بهائی نیز شرط مسلمانی را در همین شراب می داند :
زاهدی به میخانه ، سرخ رو ز مِی دیدم
گفتمش مبارک باد بر تو این مسلمانی
والسلام