پیام شیعه | Shia

🔴شکستِ ابوحنیفه در مُناظره ( اثباتِ حقانیتِ تشیّع ) ⁉️

یکی از شاگردانِ امام صادق (ع) بنام «فضّال بن حسن» وارد مجلسِ درسِ ابوحنیفه شد و از او سئوال کرد :

🔄 ای شیخ ، من برادری دارم که رافضی ( شیعه ) است و هر چه می خواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر اکرم (ص) ، افضلِ امّت و خلیفه ی برحق بوده ، او قبول نمی کند و می گوید :علی (ع)، افضل و خلیفه ی  برحق است ،

 شما دلیلِ قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست هدایت کنم .

💬 ابوحنیفه گفت :

به برادرت بگو چگونه علی (ع ) را ازابوبکر و عمر برتر می‌دانی،با این‌که آن دو نفر ،در کنار قبر پیامبر (ص ) دفن شده‌اند، ولی قبر علی (ع ) فرسخ‌ها از قبر پیامبر (ص) فاصله دارد ! و این موقعیّت و افتخار، برای برتری آن‌ها کافی است.

🔄 فضّال گفت :

اتّفاقاً همین دلیل را به برادرم گفتم، برادرم در پاسخ گفت: خداوند در قرآن می‌فرماید: «لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النّبِیِّ اِلاّ اَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ» «بدون اجازه پیامبر (ص) وارد خانه او نشوید»

⚡️روشن است که قبر پیامبر (ص) در خانه ی مِلکی خودش بود، قطعاً  آن حضرت چنین اجازه‌ای به آن‌ها نداده، و وارثینِ آن حضرت نیز اجازه نداده‌اند.

💬ابوحنیفه پاسخ داد :

به برادرت بگو : عایشه و حفصه، مهریّه‌ای را که از همسرشان پیامبر (ص) طلب داشتند، به جای آن ، از زمینِ خانه ی آن حضرت گرفتند و هر کدام به پدران خود ( ابوبکر و عمر ) بخشیدند تا در آنجا دفن شوند .

🔄 فضّال گفت :

اتّفاقاً همین پاسخ را به برادرم گفتم، او گفت: مگر قرآن نخوانده‌ای که خداوند به پیامبرش می‌فرماید:«یا اَیّهَا النّبِیّ اِنا اَحْلَلْنا اَزْواجَکَ الّتیِ آتَیْتَ اُجُورَهُنّ:» «ای پیامبر! ما همسرانت را که مهریّه‌های آن‌ها را پرداخته‌ای بر تو حلال کردیم».

⚡️بنابراین پیامبر (ص) در زمان حیات خود، مهریّه همسرانش را داده و به آنها بدهکار نبوده .

💬 ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت :

به این برادرت بگو ، درست است که همسران پیامبر (ص) مهریّه طلبکار نبوده اند ، ولی عایشه و حفصه (دختران ابوبکر و عمر) که دو همسر رسول خدا (ص) بودند، به‌ اندازه ی سَهمُ الارثِ خود از آن خانه گرفتند، و آن را به پدران خود بخشیدند، بنابراین غصبی در کار نبوده است !

🔄 فضّال گفت :

 من این را هم به برادرم گفته ام ، ولی او می گوید : شما آقایان سنّی ها  مُدّعی هستید که پیامبر اکرم (ص) فرموده : « ما پیامبران ،اصلاً ارث نمی گذاریم و هر چه از ما باقی مانده صدقه است» پس طبق این حدیث ، عایشه و حفصه نیز ، سَهمُ الارث نداشته‌اند و به همان دلیلی که شما حضرت فاطمه (س) را از فدک محروم کردید و گفتید : پیامبر(ص) ، ارث نمی گذارد ، عایشه و حفصه نیز نباید ارث ببرند .

آیا دختر از پدر ارث نمی برد اما همسر از شوهرش ارث می برد ؟!

💬 ابوحنیفه که در مقابل دلایلِ مُحکمِ فضّال ، حرفی برای گفتن نداشت ، با عصبانیت ، فریاد زد 

  اُخْرُجُوهُ فَاِنّهُ رافِضِیّ وَلا اَخَ لَهُ  

«این مرد را از مسجد بیرون کنید، زیرا او خودش رافضی (شیعه) است و برادری ندارد ! »

📚((احتجاج طیرس ج 2 ص 130 - الفصول المختاره ص74 ))

🔴اگر عُمَر بجای علی (ع) بود عایشه را تکه تکه می کرد 🗡❣️

سوء تفاهم نشود ، این حرفِ شیعه نیست ، بلکه سخنِ دانشمندِ مشهورِ اهلِ سنت و بزرگترین شارحِ نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید (معتزلیِ شافعی ) ،می باشد .
ابن ابی الحدید در شرح نامه ی معاویه به علی (ع) می نویسد :

برپا کنندگان جنگ جمل ، همگی اهل دوزخند ،بجز عایشه و طَلحه و زُبیر ؛البته در صورتیکه این سه نفر توبه کرده باشند و اگر توبه نکرده باشند ، حُکمِ این‌ها نیز بخاطر اصرارشان بر  بَغی ، دوزخ است ، آنچه بر سَرِ عایشه آمد ، نتیجه ی خطاى خودش بود . اگر عایشه ( طبق آیه ی 33 سوره احزاب که می فرماید : وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِکُنَّ ... ) در خانه ی خود مى ماند، هرگز میانِ مردمِ کوفه و اَعرابِ بادیه نشین ، خوار و زبون نمى شد و حال آنکه علیرغم این کارها ، علی (ع ) او را گرامى و محفوظ داشت و شأنِ او را رعایت فرمود .

⚡️آنگاه ابن ابی الحدید این سخنِ تأمّل برانگیز و مطابقِ واقع را از خود به یادگار می گذارد  : 👇

👈 اگر عایشه کارى را که نسبت به على (ع) انجام داد ، نسبت به عُمَر انجام داده بود و وحدتِ مسلمانان را علیه عُمَر برهم زده و آغازگر جنگی بود ( که بیش از 2500کشته برجا گذاشت ) ، عُمَر بدون تردید ، عایشه را به قتل می رساند و بدنش را با شمشیر پاره پاره می گرد🗡❣️ ، ولى على (ع) شخصی بردبار و بزرگوار بود .

📚(( شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج‏17 ، 254 )) (( تصویر بالا))

🔴 فرمایش آقا امیر المومنین (ع) در مورد عایشه در خطبه 156 نهج البلاغه ، شنیدنی و قابل تأمل است :👇

( وَ أَمَّا فُلَانَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ النِّسَاءِ، وَ ضِغْنٌ غَلَا فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ الْقَيْنِ، وَ لَوْ دُعِيَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَيْرِي مَا أَتَتْ إِلَيَّ لَمْ تَفْعَلْ؛ وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى.)
ایشان می فرمایند :

اما بر فلان زن (عایشه )، انديشه ی زنانه غلبه يافت و كينه در سينه ی او جوشيدن گرفت ، همچون کوره ی آهنگران كه در آن فلزها را می گدازند. اگر او را فرا  مى خواندند كه آنچه با فتنه گری بر علیه من مرتکب شد ، همان را با ديگرى انجام دهد ، هرگز نمى پذيرفت

به هر حال، حرمتى كه در نخست داشت همچنان بر جاى است و در عین حال ، حسابِ گناه و فتنه گری او با خداست . 💥

📚( خطبه 156 نهج البلاغه )

نکات محوری در فرمایش امیرالمومنین عبارتند از :

هدف عایشه از جنگ ، چیزی جز کینه ی شخصی او نسبت به علی (ع) نبوده است ، اگر چه به ظاهر ،خون خواهی از عثمان را بهانه و شعار خود قرار داده بود .

کینه ی عایشه نسبت به علی (ع) به حدی است که علیرغم  آن همه گذشت و مهربانی ایشان ( که سخن ابن ابی الحدید ، یکی از شواهد آن است ) ، پس از رسیدن خبر شهادت امیرالمومنین (ع) به عایشه ، او از خوشحالی سجده ی شُکر بجای آورد و در روایت دیگر عصای خود را انداخته و شعری را که حاکی از خشنودی او بود ، زمزمه کرد .

همین عایشه ، که معاویه را بخاطر به قتل رساندن فجیع برادرش ( محمد بن ابی بکر ) و  نیز کُشتن ( حجربن عدی ) ، نفرین می کرد ، نهایتاً از در سازش با او درآمد بنحویکه یک مرتبه معاویه برای ایشان یکصد هزار دینار فرستاد و همچنین هجده هزار دینار قرض او را نیز پرداخت کرد .

📚(( مقاتل الطالبین ص 55  )) و (( طبقات الکبری ج 3 ص 38)) و (( الکامل فی التاریخ ابن اثیر ج 8 ص 136))و ((  حلیة الاولیاء 2/47 )) و (( سیر اعلام النبلاء 2/131)) .

🔴فقط روشِ شیعه در صلوات ، صحیح است ❗️

دانشمند بزرگ اهل سنت ، عبدالله بن الصدیق الغماری ، اینگونه به این حقیقت اعتراف نموده  :

در اینجا خطائی که اهل سنت در آن واقع شده اند را تذکر می دهیم ؛خطائی که آن را گروهی از گروهِ دیگر تبعیت نمودند؛👈 و بر این امر ، آگاهی نیافت مگر شیعه ! 👉

👈و آن امر این است که اهل سنت به هنگامِ صلوات بر پیامبر (ص )،اصحاب را نیز با آن حضرت ذکر می نمایند⁉️

در حالی که پیامبر (ص) در جوابِ صحابه که از ایشان سوال نمودند ،چگونه بر شما صلوات بفرستیم ، آنحضرت فرمودند :

👈بگوئید: «اللهم صل على محمد و آل محمد». 👉

ودر روایتی دیگر نیز فرمودند ، بگوئید :«اللهم صل على محمد وأزواجه وذریته».

👈ولی در هیچکدام از طُرُقِ حدیث ، نامی از اصحاب برده نشده ؛ با این که این طُرُق در حدّ تَواتر نَقل شده اند.

⚡️بنابراین ذکرِ  اصحاب در صلوات ؛غیرآن چیزی است که شارع به ما آموخته ؛ و هرگز چنین بدعتی ، جایز نیست .⛔️

🙏صلوات ، حقّی است برای پیامبر و آلِ ایشان که هیچ گاه صحابه در این فضیلت ، مُحِق و دخیل نخواهند بود .💥

📚(( رساله «القول المقنع »عبد الله بن الصدیق الغماری ، ص 11))(( تصویر بالا 👆 ))

پارادوکس و تناقضی آشکار :

به راستی چرا ، عده ای علیرغم ادعای اهل سنت بودن ، با حذف ( آل ) از صلوات و جایگزین نمودن ( اصحاب ، صحبه ) در آن ، عملاً بر خلافِ سنت پیامبر ( صل الله علیه و آله ) ، اقدام می کنند

در عین حال ، ابن حجر هیثمی که کتاب الصواعق المحرقه را بر علیه شیعه نوشته ، در همین کتاب می گوید :

👈الحدیث المتفق علیه، قولوا: اللّهمّ صلّ على محمّد وعلى آل محمّد،

یعنی حدیثی که مورد اتفاق همه ی اهل سنت می باشد این است که :

👈بگوئید : اللّهمّ صلّ على محمّد وعلى آل محمّد

📚((الصّواعق ‌المحرقه، ج۲، ص 430))

اکنون قضاوت منصفانه با شما

🔴اهل بیت (ع) در هفت ویژگی با پیامبر (ص) برابر می باشند💔

دکتر محمد بیومی مهران استاد برجسته ی دانشکده ی شریعت ( دانشگاه ام القُری ) در مکه ی مکرمه ، در یکی از تألیفاتش بنام  ( السیدة فاطمة الزهراء ) نوشته :

 طاهر بن عبد السلام از زمخشری ( مفسر برجسته ی اهل سنت ) روایت کرده که ایشان گفته :

👈اهل بیت پیامبر (ص) در هفت ویژگی با ایشان ، برابرند :

در "سلام" که خداى متعال فرموده است : سلام بر پیغمبر بزرگوار وسلام  بر آلِ یاسین (یعنى سلام بر آل محمد علیهم السلام ).

((سَلَامٌ عَلَیٰ إِلْ یاسِینَ))
در "صلوات" بر آن حضرت ؛ که در تشهد نماز ، بر اهل بیت او نیز باید صلوات فرستاده مى شود.

در "طهارت" ؛ که خداى متعال فرموده است : طه . (یعنى اى طاهر )و آیه تطهیر ( آیه 33 سوره احزاب ) را در شأن ایشان نازل کرده است.

(( إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً ))

 در "محبت" ؛ که خداى متعال ( در آیه 31 آل عمران ) فرموده است : بگو اگر شما خدا را دوست مى دارید، مرا متابعت کنید تا خدا شما را دوست بدارد .

((قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ))

در "مودت " درباره اهل بیت آن حضرت ( که در آیه 23 سوره شوری) فرموده است: اى محمد ! به آن ها (امت) بگو : من از شما بجز دوستى ذوالقربى و اهل بیتم اجر و مزدى نمى خواهم.

((ذَلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَمَن یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللهَ غَفُورٌ شَکُورٌ))

در "تحریم صدقه" ؛ که بر پیغمبر و بر اهل پیغمبر صدقه حرام است.

در " وجوب خُمس "(که در آیه 41 سوره انفال ) می فرماید: بدانید هر گونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، و برای پیامبر، و برای ذی القربی ... می باشد .

 (( وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ ... ))

✅دکتر بیومی در ادامه می نویسد :

ابن حجز هیثمی از قول فخر رازی ( در الصواعق المحرقه ج 2 ص 437) نقل کرده که ایشان گفته :

اهل بیت در پنج فضیلت با پیامبر (ص ) مساوی هستند : صلوات تشهد ، سلام ، طهارت ، تحریم صدقه و محبت .

📚 (( کتاب السیدة فاطمة الزهراء ، فصل سوم ص  53 ))((تصویر بالا 👆))

🔴غصبِ فدک ، بهانه ای برای غصبِ خلافت ⁉️

ابن ابي الحديد شافعی معتزلی (شارحِ نهج البلاغه ) می گوید :  

⚡️از استادم «على بن الفارقى» پرسیدم  :

❓« آيا فاطمه (س) در ادعاى خود ( در مورد فدک ) راستگو بود ؟ »
 
⚡️ایشان گفت: « بلى ! »

❓گفتم: « آيا خليفه مى ‏دانست او زنى راستگو  است ؟ »

⚡️گفت: « آری ! »

❓گفتم: « پس چرا خليفه حقّ مُسَلَّمِ او را در اختيارش نگذاشت ؟ »

⚡️علی بن الفارقی لبخندى زد و گفت :

اگر ( ابوبکر ) سخنِ  فاطمه (س) را مى‏پذيرفت ،فردا از اين موقعيت به نفعِ  على (ع) ، استفاده مى‏ كرد و مُدَّعی می شد که :

👈 "خلافت ، حقِّ شوهرم على (ع)  است " 👉

💥ابوبکر نیز ناچار بود ، خلافت را به على (ع ) واگذار كند، زيرا  از قبل صداقتِ فاطمه (س) را تأیید کرده .

👈بنابر این ،ابوبکر بخاطر آنکه ، راهِ اين مُطالبه بسته شود ،ایشان را از حقِّ مُسَلَّمش (فدک ) محروم  ساخت ‏!

✔️ابن ابي الحديد در آخر اضافه مي كند:

👈«اين سخنی صحيح و مطابقِ با واقع است ! »👉

📚(( شرح نهج البلاغه ج 16، ص 284 )) . ( تصویر فوق 👆)

زبانِ حالِ اولین مدافعِ ولایت ، حضرتِ صدیقه ی کُبری (س) به آقا امیرالمؤمنین (ع) :

شرمنده ام، حمایتِ من بی نتیجه ماند
دستم شکست و بند ز دستِ تو  وا نشد