امام سجاد (ع) هرگز با یزید ( علیه العنه ) بیعت نکرد .
مخالفینِ شیعه با استناد به حدیث 313 ( کتاب روضه کافی کلینی ) ، ادّعا می کنند که امام سجاد (ع) با یزید بیعت کرده و با تقطیعِ کلامِ علامه مجلسی (ره) ، مدّعی هستند که ایشان سند این حدیث را تأیید فرموده است .
حال آنکه صحیح بودن سند روایت ، هرگز به معنای صحیح بودن متنِ آن روایت نمی باشد . کما اینکه علامه مجلسی (ره) در ( مرآة العقول ، ص 178) به متن حدیث ، اشکال جدّی وارد کرده و فرموده : همه ی مورخین اتفاق نظر دارند که یزید علیه العنه در طولِ خلافتش ، هرگز از شام خارج نگردید .
( در نتیجه هیچگاه چنین ملاقاتی بین او و امام سجاد (ع) در مدینه ، واقع نگردیده است ) .
👈 برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
اکنون به بررسی حدیثِ فوق و پاسخ تفصیلی به شبهه ی مذکور می پردازیم :
دانشمند ارجمند و محدّث معاصر ، ( جنابِ شیخ علی آلِ محسن ) در کتاب ( لله و للحقیقه ، ج 1 ص 171-173) در مورد سند حدیث مزبور می فرماید :
👈سند این روایت ضعیف است زیرا از جمله ی راویان آن ابو ایوب الخراز (ابراهیم بن زیاد ) است که مجهول بوده و در کتب رجال ، توثیق نشده ، فلذا قابل اعتماد نیست .
👈 برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
محدّثِ و محقّقِ معاصر ( علی اکبر غفاری ) در ذیل حدیث مورد بحث ، این احتمال که داستان ، مربوط به مُسلم بن عُقبه بوده که مورخین اشتباهاً به یزید نسبت داده اند ، را صحیح نمی داند . زیرا در متن حدیث ، شخصی که قریشی است ، مخاطبِ خود را نیز قریشی می داند ، حال آنکه مُسلم بن عُقبه قریشی نمی باشد .
👈 برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
احادیثی که در منابع اهل سنت آمده ، با حدیثِ روضه ی کافی ، مغایرت دارد . بعنوان نمونه :
الف : مسعودی نیز که از علمای بزرگ اهل سنت است در ( مروج الذّهب ج 3 ص 63- 64) تصریح کرده :
( بایع الناس علی أنهم عبیدٌ لیزید ، غیر علی بن الحسین السجاد (ع) و علی بن عبدالله بن العباس )
👈یعنی : در واقعه ی حرّه ، بجز امام سجاد (ع) و نوه ی ابن عباس ، از همه ی مردم بعنوان برده ی یزید ، به زورِ شمشیر ، بیعت گرفته شد .👉
ب : در تاریخ طبری ( ج 5 ص 484-485)که از منابع معتبر اهل سنت است ، روایت شده که یزید علیه العنه بخاطر عدم دخالت امام سجاد (ع) در قیام حرّه ، به مُسلِم بن عُقبه دستور احترام و تکریم نسبت به ایشان را از قبل داده بود ، در حالیکه امام سجاد (ع) از این توصیه ی یزید ، کاملاً بی خبر بود .
👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) و ( سند 2 ) کلیک کنید . 👉
اشکال دیگری که به متن حدیث وارد است این است که : مردی قریشی با شجاعت هرچه تمامتر از بیعت نمودن با یزید ، امتناع می ورزد و به یزید که دستور قتلش را صادر نموده می گوید : جانِ من که از امام حسین (ع) عزیزتر نیست .
👈اما امام سجاد (ع) ( معاذ الله ) از بیم آنکه مبادا به سرنوشت مردِ قُریشی دچار شود ، به یزید می گوید : من با تو بعنوان برده ، بیعت می کنم ، اگر خواستی مرا نگه دار و اگر خواستی مرا بفروش .
( پناه بر خدا از این نسبتِ ناروا به امام معصوم )
👈 برای مشاهده ی ( سند 1 ) و ( سند 2 ) کلیک کنید . 👉
چگونه ممکن است امام سجاد (ع) با یزید علیه العنه بیعت نماید ، آنهم نه بیعتی عادی که از امام حسین (ع) می خواست ، بلکه هزاران مرتبه ننگین تر از آن ، یعنی : بیعتِ بندگی و بردگی برای یزید و حال آنکه ایشان با دو اصلِ اصیلِ نهضتِ عاشورا ، یعنی : (هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة ) و ( مِثْلِي لاَ يُبَايِعُ لِمِثْلِهِ ) ، کاملاً آشنا می باشد .
👈برای مشاهده ی ( سند 1 ) و ( سند 2 ) کلیک کنید . 👉
غالباً روایات مربوط به بیعت ائمه ی اطهار (ع) را که نوعاً یا از لحاظ سند و یا از نظرِ متن با اشکال مواجه است متأسفانه با ساده ترین گزینه ، یعنی تقیّه ، توجیه می کنند . اما علیرغم اینکه بیعت نمودن در حالِ تقیّه ، مذموم نبوده و تأییدی برای بیعت گیرنده نیز محسوب نمی گردد . ولی هیچکدام از حضراتِ معصومین (ع) به آن تمکین نه فرموده اند ، ولو اینکه 25 سال خانه نشین شده و یا سالیان متمادی در زندان بسر برده و یا آنکه ناگزیر شوند عاشورائی را رقم زنند .
👈 البته ائمه ی اطهار(ع) ( بجز اصل امامت و ولایت که آنرا حق مُسَلَّمِ خویش می دانستند ) در امور جزئی دیگر تقیّه داشته اند ، ولی برای شیعیان خود تقیّه را در همه ی موارد بعنوان یک تاکتیک ، توصیه فرموده اند .
علت اصلی قیام عاشورا ، نامه ی یزید به ولید بود که اگر حسین (ع) بیعت نکرد ، سرش را برای او بفرستد ، چنانچه بانیانِ سقیفه نیز برای گرفتنِ بیعت از علی (ع) ، بر چنین شرطی اصرار می ورزیدند ، در آن صورت تاریخ شاهد عاشورائی زود هنگام می گردید . ( و قس علی هذا )
👈 برای مشاهده ی سند ( اینجا ) کلیک کنید . 👉
برگرفته از دروس علم کلام تطبیقی ، سید رضا نوعی ( حکیم )