(( طبیبِ عشق ))
قال الصادق علیه السلام: (( فِي طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع الشِّفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الْأَكْبَرُ. ))
ترجمه : امام صادق ع فرمودند : ((شفاى هر دردى در تربت قبر حسين (عليه السلام) است و همان است كه بزرگترين داروست))
(كامل الزيارات ص 275 - وسائل الشيعه ج 14 ، ص 524 )
بدرستیکه ،تُربتِ پاکِ امام حسین (ع ) ، شفاست ،بلکه فراتر از آن اینکه ، ایشان ، طبیبِ عشق است و به همین دلیل،خاکِ کوی او ، هر دردی را شفا و هر آلامی را دواست ، بلکه به تعبیر امام صادق در روایت فوق ، خودِ ایشان ، داروی اکبر و کیمیائی اعظم است .
بر میوه ی بهشت ، دگر لب نمی زنند
آنان که طعمِ تربت ِاو را چشیده اند
متاسفانه روایت را اغلب طوری دیگر معنا کرده و ضمیر (هُو َ) را به (طِین ) ارجاع داده اند ، که در این صورت، معنی آن می شود (تربتِ حسین دوای اکبر است).
لیکن به نظر این حقیر، همانگونه که در بالا توضیح دادم ، ضمیر (هُو َ) به امام حسین ع ، بر می گردد و بر این اساس باید گفت : امام حسین ، طبیبِ عشق است ، فلذا ، نَفَسِ مسیحائی او دوا و کیمیای اکبر ، بلکه اعظم است و به همین دلیل می باشد که تربتِ پاکش نیز شفاست ...
گفته ای لعلِ لبم ، هم درد بخشد ، هم دوا
گاه پیشِ درد و گه پیشِ مُداوا میرمَت
ثواب حجِ قبول و نماز ، آنکس بُرد
که خاکِ میکده ی عشق را زیارت کرد
کیمیائی است عجب بندگی پیر مُغان
خاکِ او گشتم و چندین درجاتم دادند
جای بسی شگفتی است از کسانیکه برای بهره مندی از شفا ، به تربتِ مُطهرِ ایشان روی می آورند ( که در حَدِّ خود ، صحیح و حق است) لیکن از این معنا غافلند که حسین (ع ) ، طبیبِ عشق و کیمیای اعظم و داروی اکبر است.
باید به این قوم گقت:
علاجِ ضعفِ دلِ ما کرشمه ی ساقیست
برآر سَر ،که طبیب آمد و دوا آورد
طبیب عشق ، مسیحا دَم است و مُشفق ، لیک
چو درد در تو نبیند ، کِرا دَوا بکند
و چه خوب سروده حکیم الهی و عارف ربانی ، ملاهادی سبزواری :
خوشا جانی که جانانش تو باشی
خوشادردی که درمانش تو باشی
بباید تَرکِ جان گفت و به سَر رفت
بآن راهی که پایانش تو باشی
نه با ایمان بُوَد کارش نه با کُفر
هر آنکس کُفر و ایمانش تو باشی
خِرَد زنجیری و دیوانه ات شد
که خود زنجیر جنبانش تو باشی
(( برگرفته از دروس عرفان در مکتب حسین (ع) توسط سید رضا نوعی ، متخلص به حکیم))